شوهرم خیلی آرومه...ولی خب من بعصی وقتا دیگه کم میارمو عصبی میشم...وقتی میزنه منو بیشتر عصبی میشم...اخه مگه بچه هم مادرشو میزنه..دردمم میادا...ماشالا دستش سنگینه...فک کن یه ساعته بازحمت بهش غذا میدم بعد یهو همشو بالا میاره...دیگه من اون لحظه تا حد مرگ عصبی میشم
من در طی روز اگه ذوساعت پیش شوهرم باشه خیلی به ندرت بهش عصبانی میشم ولی روزهایی که از صبح تا شب باهاشم دیگه واقعا تحملشو ندارم
حالااراین حرسم میگیره توهرچیری مادرشوهرم میگه۸تاشکم زاییدم ۸تابچه بزرگ کردم اینجوری حساس نبودم میگم الانکی۸تاشکم میزاد همش فوقش۲تابچه بدنیابیارن طبیعیه ادم حساس باسه
من بیشتر ناراحتیم سر زدنشه....خیلی لوس شده...نمیشه بگی رو چشت ابرو...منو همسرم اهل فحش ودعوا این مسایل نیستیم ...ولی داریم بچه هایی رو که پدر مادر باهم دعوا میکنن و تنشو حرفای بد میگن..ولی بچه هاشون آرومو حرف شنو
حق داری منم دقیقا پسرم این بلاهارو سرم آورد ، یه چندبار برا زدن باهاش برخورد جدی کردم ترک کرد الان میخواد بزنه اول یه نگا میکنه تا اخمممو میبنی فوری تبدیل به ناز کردن میشه ، واسه غذاهم زیاد بهش نده من الان دسال و پنج ماهشه سپهرم دیگه ازش میپرسم میگم مامان سیری ، میگه سیرم دیگه بهش نمیدم ازاونجا که پسرم خیلی ورجه ورجه میکنه معمولا وسط غذا یکم پامیشه بازی میکنه دوباره میاد
تا دلت بخواد مطلب خوندم...راه اومدم باهاش...میزنه هیچی نمیگم...خرابکاری میکنه فقط میگم کارت درست نبود..شوهرمم میگه اون بچه ست...اشکال نداره..ولی صبرم حدی داره..صبح تا شب در حال تمیز کاری و پختنو جمع کردنم اخرشم بچه بیاد بزنه تو سرت خیلی حرص داره..
خودم یکم فشار اومده بهم
شوهرم ک میاد خسته و داغون دگ جون نداره برا نگه داشتنش.ولی جدیدا روزای تعطیل میبرتش پارک
خودم دارم فکر میکنم تو هفته ببرمش بیرون خیلی ک هم خسته بشه و انرژیش خالی بشه هم خودم یکم از این فشار خالی بشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
