هروقت میرم خونه مامانش خواهرش تیکه میندازه یا خودشو صاحب بچم میکنه اونجا انگار من هیچم .منم اومدم بالا به شوهرم گفتم که اخه یعنی چی چرا اینجوریه .شوهرمم شروع کرد که اره خواهرت اینجوریه .خواهرت اونحوریه .دیگه بحثمون شد بهم گفت گوه خوردی منم گفتم هرچی میگی خودتی اونم عوضی دست روم بلند کرد.
فک کنم رفت خونه مامانش گفت دفه دیگه بهش نگید بیاد اینجا.اشغال رفت اونحا ابرومو برد .الان چه فکری در موردم نیکنن.همش دارم گریه میکنم
بجهنم هر فکری ک میکنن.دیوونه ای بخاطر اونا گریه میکنی.
ای وای چقد بدشده چ شوهر بی جنبه ای
بهتر
هر چی کمتر بری اعصابت آروم‌تره
من مردم ولی متنفرم از مردایی که دست رو همسر بلند میکنن
یعنی چی خودشو صاحب بچه م میکنه
فدای سرت هر فکری خواستن بکنن اصلا برات مهم نباشه عزیزم. درباره بچه هم چرا به انتظار مداخله همسرت هستی؟ خودت دوستانه و با لحن خوب حرفتو بزن و اختیار خودتو بچه ات رو داشته باش گلم
چقدر این مردا خرو بی سیاستن و جانب داری الکی میکنن
فعلا هیچی نگید همسرتون میاد خودش عذرخواهی میکنه اونوقت بگید بره با خانواده صحبت کنه و توضیح بده که شما هیچ تقصیری نداشتید
ای وااای....
درست فهمیدم ...تو یه خونه با مادر شوهر زندگی میکنی....
اگه آره،ریشه مشکلت همینه ،از اونجا بلند بشید کلی مشکلات ودعواهاتون کم میشه.
بیخیالن دیگہ کاریہ کہ شدہ غصہ نخور از این بہ بعد با سیاست رفتار کن ، ھر چیزو در مورد خانوادہ شوھرت بھش نگو مردا خوششون نمیاد پشت سر خانوادہ شون حرف بزنی
