بچه ها کمک از دست خونواده شوهرم موندم چکار کنم

تو اون پست ریپلی کردی منو اما ترکید.

یادم نیس چی گفته بودم😂

عزیزم خب وقتی رفتنت با تشنج و دعوا و جیغ و داد همراهه که بدتره! اینجوری استرس و فشار به شوهرت بیشتره گلم. یه مدت نرید و به همسرت بگو تا اینجا به احترام خودت و عشقی که بهت دارم اومدم و از اینجا به بعد بخاطر سلامتی تو و حرمت و سلامتی خودم دیگه نمیام چون اومدن مساوی با داستان درست کردن اونا و اعصاب خوردی واسه جفتمون هست. بگو اگه دلت نمیخواد ماهم به سرنوشت برادرات دچار شیم و آرام و سلامت زندگی کنیم یه مدت رفت و آمد رو محدود کن بذار یکم به خودشون بیان و پی به اشتباهاتشون ببرن. وقتی هر رفتاری میکنن ما باز میریم اینجوری فکر میکنن حق باهاشونه و کارشون درسته و باز ادامه میدن. و اینکه انقدر فشار عصبی واسه شما خوب نیست عزیزم

سالگرد رو برو چون قرار نیست باهاشون تنها بشی و اون شخصی که کارت داده بهت احترام گذاشته و زشته نری. بچه رو هم همونجا بده پدرشوهرت ببینه. به پدر شوهرت سربسته درباره ماجرا بگو و بگو بابا جان حال فلانی(شوهرت) جدیدا داره بدتر میشه و من نگرانشم و ماماینا هم اصلا مراعات مارو نمیکنن ، شرمنده ولی مجبوریم بخاطر شوهرم یه مدت کمتر بیاییم تا آرامش برقرار شه. خودتون بهتر از من میدونید که استرس و فشار روانی براش سمه و وضعیتش رو بدتر میکنه پس لطفا از ما گله مند نشید. انشالله همه چی درست شه