بچه ها یه دختر دایی دارم ۲۲ سالشه مث خواهرم میمونه و خیلی دوسش دارم الان دارم براش سکته میکنم از غصه دوسال پیش کلی واسه رسیدن به عشقش تلاش کرد تو روی همه وایسادن تا به هم رسیدن خیلی باهم مشکل داشتن چون جفتشون بچه ان
نه
دوتاشون لجبازن این وسط زد و ناخواسته باردار شد شوهرش اصلا بهش پول نمیده که بری سونوگرافی
خببببببببببببببب
بله
نه نمیشع
خیلی خسیسه حاضر نیست پول بده اینم سونوی آنومالی داره کلی بحث کرده باهاش پول نداده بهش اینم قهر کرده رفته خونه مامانش
میگه دیگه نمیتونم ادامه بدم میخوام جدا بشم
میشه جداشه ولی تا مان زایمان بچه عده داره
کاش ۱۶ سالگی تا ۲۳ سالگی عین برق و باد رد شد...
بد دوره ایه لعنتی اون دوران....اصلن انگار شیطون رسما میره تو جلد نوجوونا...
خودمم یه نمونه ش بودم...
اه...چه ریسکایی چه شیطنتایی...
اصلن انگار اون دوران آدم جن زده میشه
ولی امروز همش میگفت دلم براش تنگ شده بهش پیام داد ک دلم تنگ شده و بیا زندگیمونو بخاطر بچمون بسازیم و اینا باهم خوب شدن تا حرف پولو زد دوباره پسره بهم ریخت دختر داییم بهش گفت پول سونو رو مامانم میده حداقل یه ۵۰ تومن بده ته کیفم باشه گفت ندارم خدافظ😔
باز بهم ریختن دعوا کردن با این بارداریش کلی غصه میخوره مونده باید چیکار کنه از طرفی با این مرد نمیشه زندگی کرد از طرفیم ۴ ماهه حامله است چیکار باید بکنه شما بگین لطفا
نه نمیشه
حداقل تا زایمان باید صبرکنه
چرا انقدر خسيسه
از چطور دلش مياد خرج شكمشون كنه ؟
بعد زاييدن خرج پوشاك اينا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
