2777
2789
عنوان

خیلی ناراحتم شوهرم اصلا تو بچه داری کمک نمیکنه...

| مشاهده متن کامل بحث + 1773 بازدید | 80 پست
من که تو شهر غریبم شوهرم دیر میاد از سرکار میادهم اینقد خستس که نگو تازه دندون دراورده سرما هم خورد ...

دقیقا مثل منی

منم بچه کوچکم هم‌دندون درمیاره هم مریضه هم میخادپابگیره ..تازه اون‌یکیم‌یک ذره ازاین بزرگتره هیچی حالیش نیس دوتاشونم بچن،انقد سخته برام

الهی خوشبختی بشه تقدیرتون...
خب پس بازم تلاشتو بکن خیلی از اقایون کمک نمیکنن واقعیته مردای ایرانی زیاد تو بچه داری کمک نمیکنن&nbs ...

میخوام تحمل کنم ولی دیگه شدت درد پا و.... همه جام نمیتونم... انقد درد میکنه که حد نداره.... بارها حتی از شوهرم خواهش میکنم پامو بمالون اصلااا همیتم نمیکنه یذزه پام دردش کم شه... انقد همین الان ناراحتم که بارها حرفمو زمین گذاشته که ازش خداستم پامو بمالونه بخدا الان انقد پیروکسیکام مالیدم خودم با روسری بستم... ولی بازم خوب نمیشه.. چون دوباره باید راه برم همش

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

استارت حتی بهش فک نکن همه ی این سختیا زود میگذره بچتو نده پشیمون میشی


وقتی پایین ترینم،خدا امید من است،وقتی تاریک ترینم،خدا روشنایی من است، وقتی ضعیف ترینم،خدا نیروی من است،وقتی غمگین ترینم،خدا آرام جان من است.
نمیدونی تا حالا چند دفعه خواهرم با قهر رفته از خونه مامانم اینا سر همین قضیه ها... اصن یه بساطی شده ...

عزیزم خواهرت توقع وانتطار نا بجا داره شما اصلن اهمیت نده

آرزومه که بغلم کنی خودت،🥲🥲                                            دوست دارم با عشق تو پیر شوم🥲
نمیدونی تا حالا چند دفعه خواهرم با قهر رفته از خونه مامانم اینا سر همین قضیه ها... اصن یه بساطی شده ...

حالا یادم افتاد 

شما همونی هستی که خواهرت سالها بچه دار نمیشد و شما ازش کوچکتری و زود باردار شدی و اونوقت پدرو مادرت به خاطر خواهرت زیاد خوشحالی نمیکردن و شما از این بابت ناراحت بودی ؟


خونواده شوهرت کسی نیس مادرشوهری خواهر شوهری کسی کمک کنه ؟ پرستار در حد چهار پنج ساعتم در روزم ...

خواهر شوهر که ندارم مادرشوهرمم هم راهش دوره هم راه دست خودم نیست بیاد بمونه خونم کلا. من تا الان باهاش سعی خودمو کردم که رسمی بمونم نمیتونم زحمتهای خودمو هدر بدم... اصلانم باهاش راحت نیستم.. بعدم بیاد نمیتونم لهش امر و نهی کنم... کار غچه داری ام سکوت و هیجی نگفتن نمیطلبه

ماهی دو تومن میگیرن... وگرنه از خدام بود... خیلی زیاده 

من بچم هشت ماهشه  باور کن از شما هم بیشتر اذیت میشم چون از سه ماهگی داره دونه دونه دندون در میاره و به خاطر کم تجربگی من همش نفخ میگرفت  و یبوست داشت از دو ماهگی تا چند روز پیش   تازه رفلاکس هم داشت که البته تا هشت ماهگی بهتر میشن  تازه دست تنهام هستم و به شدت کلافه و عصبی میشم و کمبود خواب و ... سخت تر از همه برام این بود که همه چیزای بچه برام جدید و عجیب بود که تا حالا ندیده بودم و اضطراب گرفتم از بس نگران این حالت و اون ویژگی میشدم چون واقعا تا حالا بچه ندیده بودم اصلا

نمیدونی تا حالا چند دفعه خواهرم با قهر رفته از خونه مامانم اینا سر همین قضیه ها... اصن یه بساطی شده ...

ای بابا ، عیب نداره الان ازت دلگیر بشه بهتر از اینه که بعدا نتونی جواب بچتو‌بدی ، بگو‌پاره تنمه نمیتونم از خودم جدا کنم مگه الکیه ، چه توقعی داره واقعا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز