میرفتیم در دفتر ببینیم معلما چی میخورن بعد میرفتیم میگفتیم آره فلانی مفت خور داشت ساندیس میخورد😂😂😂
خیر سرم از یه پسره که سرکوچه مدرسه مون شیرینی فروشی داشت خوشم اومده بود روزایی ک امتحان داشیم و ساعتای 8 میرفتیم به دوستام میگفتم وااای من هوس بستنی کردم که برم اون پسره ی داغونو ببینم اخه کدوم مونگولی سر صبح بستنی میخوره
این قدر بند کولمو شل میکردم و بادستمم میکشیدمش پایین ک کم کم داشت میرسید به زانوهام
سال اخر دبیرستان با بچه ها رفتیم بیرون مدرسه ده دوازده نفری.زنگ خونه ها رو میزدیم فرار میکردیم🤣🤣😂🤣😂خرسای گنده.خدایا مارو ببخش🤣
عاقا چرا ما از اول دوران تحصیل تا آخرش هیچ معلم مردی نداشتیم؟؟؟ تبعیض تا چه حد؟تنها مذکر مدرسمون بابای مدرسه بود با اون آخونده ک پیش نمازمون بود.یعنی چی شما دبیر مرد داشتین؟؟؟ من اعتراض دارم
یا یه دختره بود تو مدرسه ترنس بود فک کنم بیرون پسرونه می گشت مودمو کشته بودیم جلو چشمش باشیم 😆
شلوار مدرسمو تنگ کرده بودم شده بود لوله تفنگی مدیرمون یه شلوار کردی نمیدونم از کجا پیدا کرد داد بهم واااای سوژه مدرسه بودم شلوار خودمو از زیر میپوشیدم تعطیل ک میشدیم عوضش میکردم
