من مجردم.۲۶ سالمه.ولی مجردی هم بده.وقتی مریض میشی باید مامان و بابات ببرنت دکتر.ادم خجالت میکشه.
یا دلت محبت میخواد کسی نیست بهت محبت کنه.
ولی خب ازدواجم با مردی که استقلال و آزادیتو بگیره خیلی بده.
محدودیت آدمو اذیت میکنه.
شاید اگه اون اجازه بده تو خودت اصلا دلت نخواد جایی بری.ولی وقتی محدود میکنه بدتر حس زندانی بهت دس میده