2777
2789
عنوان

داستان بارداری من(ناامیداش بیان)

113392 بازدید | 919 پست

سلام من 40سالمه

سالهاست ازدواج کردم و اوایل بچه نمیخاستم چون نه پول داشتیم نه خونه نه ماشین ونه هیچی 

همسرم دانشجو بود که ازدواج کردیم بماند که ما حتی عروسی نگرفتیم چون خانواده ها ناراضی از ازدواج مابودن که اصلا دوست ندارم درموردش تواین تاپیک صحبت کنم 

همسرم یه کاره معمولی پیدا کرد ومنم تویه شرکت کار میکردم خونه گرفتیم با کم و کاست زندگی کردیم وهی گفتیم بزار فلان بشه بزار بهمان بشه بعد بچه دار میشیم دوسه سال گذشت ومن دوست داشتم نی نی بیارم


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

رفتم دکترو چکاپ گفت شما سالمه سالمی وشروع کن به نزدیکی وفلان وبیسار

هر ماه میگذشت و بی بی چک منفی تنها چیزی بود که نابودم میکرد

به همین منوال دوسال گذشت وهربار دکتره نادونم میگفت میشه شمامشکلی نداری واین حرفا ومن اصلا به عقلم نمیرسید شاید این دکتر فقط اسمش دکتره!!

تو این مدت خانواده شوهرم باما رابطه برقرار کردن ولی ما به کسی نگفتیم که به دنبال بچه هستیم ولی کارهای خودمونو دنبال میکردیم

تایه همکارم بهم گفت یه دکتر میشناسه که دکتره خوبیه رفتم پیشش 

یه  خانم مسن بود بسیار مهربون 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز