همین دیشب مامان بابام با هم بحثشون شد
من تو اتاق بودم
میشنیدم مادرم میگفت من خواستگار ندارم
بابام میگفت چون با کسی ارتباط نداری و اخلاقت فلانه
پدرم خودش هم ساکته اصلا حرف نمیزنه صبح تا شب
حتی با بچه هاش هم حرف نمیزنه بیمار هست
اما چه کنم احساس میکنم دیگه وقتش داره میره
و من دیگه فرصت ازدواج ندارم
اما واقعا وقتی ادم سی سالش میشه انگار واقعا سنش بالاست و دیگه کسی نیست که بهش بخوره