2777
2789
عنوان

داستان بارداری من(ناامیداش بیان)

| مشاهده متن کامل بحث + 114268 بازدید | 921 پست

تا رفتم تومطلب وجریان وگفتم گفت خوب مدارکی که دراین مدت داری و بده

اول از همه ازم عکس رنگی خواست!!

گفتم ندارم که!!

گفت مگه میشه تواین مدت نگرفته باشی گفتم خانم دکتر من بلد نیستم که دکترم نگفت برو منم نرفتم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

برام نوشت رفتم سونوگرافی کاخ فکر کنم تا عکس رنگی بگیرم

نشستم تنها رفته بودم شوهرم مثله من پیپگیر نبود همش میگفت میشیم بابا ولش کن اهمیت نداره که  حالا نشد ماه دیگه عجله نداریم که

ولی یه کرمی افتاده بود تو وجودم که نگوووووووووووو


همیشه اون دکتر و یادم میاد که چقدر زمان بارداری منو ازم گرفت که زودتر نشد اقدام کنم خدا لعنت کنه ایشالا هرجا هست لطفا توانتخاب دکتر دقت کنید

دیدم هر کی میره تو اتاق جیغ وداد میزنه تعجب کردم به بغل دستیم گفتم مگر عکس درد داره؟

گفت نمیدونم والا منم اولین بارمه

تا نوبت به من رسید رفتم تو گفتن قرص خوردی گفتم چه قرصی ؟گفت پروفن مگه دکترت نگفت ؟گفتم نهههههههه

گفت اشکال نداره برو بخواب

اولین درد وباتمام وجودم حس کردم واقعاااااا زجر کشیدم خودتون میدونید عکس رنگی چیه وارد  جزییات نمیشم

اینقدر حالم بدشد بهم آب قند دادن

ولی بودن خانم هایی که راحت بودن  ومثله من حالشون بد نشد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز