واسه کارش رفته بود تهران موقع رفتن که تا رسید اونجا بهم خبر نداد که رسیده تا بهش گفتم گفت ببخشین و کار داشتم اینا اصن یادم رفت بهت بگم دوباره واسه برگشتن بهش گفتم خواستی راه بیفتی بهم خبر بده نداد 😐 صبیه که رسیده میگه من رسیدم
حس میکنم نه خودم نه حرفام اصن واسش مهم نیستم