کلا قبل اینکه شوهرم شه سالها دوست بودیم دیگ عادت کردیم دوست باشیم تا زنو شوهر
۳ تا خاهر بزرگ تر از خودم دارم
خیلی خاله زنکن و پی حرفن از سربیکاری دنبال ماجرا جویی ان
و کلا من ادم صبوری ام مثلا مادر شوهرم حرفی میزنع به احترام شوهرم هیچی نمیگم سکوت میکنم ولی اجیام میگن جوابشو بده فلان کن ال کن.خلاصه بگم معیار هامون و سلیقع هامون متفاوته تفاهم نداریم