از اینکه چیزی به کسی ببخشم یه مقدار ترس داشتم
مربوط به بچگیم میشه میدونم
همیشه سختم بود چیزی رو که خودم لازم ندارم بدم به کسی
ولی خواستم باهاش رو به رو بشم برای همین دوتا کتاب که خودم لازم نداشتم و دوستام لازم داشتن گفتم میدم بهشون
بعد حال روحیم به هم ریخته
خواهشا قضاوتم نکنید به خاطر یه سری مشکلات و اتفاقات توی بچگیم این حالت رو دارم
یه سری ترس ها همش دارم اینم یکیشه
بعد برای اینکه حل بشه باید باهاشون رو به رو بشم واقعا هم وقتی رو به رو میشم از بین میره ولی حالم برای مدتی به هم میریزه چی کار کنم با این به هم ریختگی حالم؟
انقدر حالم به هم میریزه می خوام از خیر مواجه با ترس هام بگذرم ولی اگه مواجه نشم هم همش ادامه پیدا میکنه
بگید چیکار کنم قبلا پیش روانشناس هم رفتم