ام ،ما اوایل که ازدواج کردیم شوهرم خیلی خوب بود خیلی برای منو خانوادم احترام قائل بود ولی کلا خیلی زود تحت تاثیر حرف بقیه قرار میگیره مخصوصا دوستاش و خانوادش ، الان بعد از سیزده سال زندگی خیلی رفتارش تغییر کرده اصلا به من و نیازام اهمیتی نمیده تو خونه حرف نمیزنه سرش تو گوشی و تلویزیونه سر چیزای الکی دعوا راه میندازه بددهنی میکنه اگر من جوابشو بدم کتکم میزنه، محیط کارش طوریه که خیلی با دوستاش فرصت دارن بشینن جرفای خاله زنکی بزنن ،مثلا یکی از دوستاش رفته زن دوم گرفته هی میاد با اب و تاب براش تعریف میکنه اینم خیلی تحت تاثیر حرف هاش قرار گرفته و براش عادی شده این مساله ،حسابی  با حرفاش اذیتم میکنه در صورتی که اوایل اصلا اینطوری نبود احساس میکنم زندگیمون براش بی ارزش شده راحت به من میگه برو، نمیدونم چکار کنم که زندگیمون خوب بشه البته خیلی رفتارای بد دیگه هم داره که واقعا توش موندم مثلا برای من به سختی خرج میکنه اگه خرج کرد منت میزار ، خیلی زود همه چی بهش بر میخوره، زوم کرده رو رفتارای خانوداه من هی میاد دربارشون حرف میزنه بدگویی میکنه ،در صورتی که برای حانواده خودش اینجور نیست و اینقدر براشون انرژی میزاره که خدا میدونه و اگه من جرات کنم در برابر حرفاش بگم خانواده خودتم همینطورین، یا اینکه بیرون اینقدر اهل حرف و بگو بخند ولی تو خونه همیشه عین افسردهاست 
دیگه ازش خسته شدم دلم میخواد جدا شم ولی شرایطشو ندارم شما بگین چکار کنم