من خواهرشوهرم ۹ سال بچه نداشت دوسال اول پیشگیری داشت بعد بچه دار نشد ۷ سال دکتر میردامادی رفت بعدش میگه دیگه ول کردم گفتم شد شد نشدم خدا روشکر هر چی خدا بخواد میگه خیلی کارا کردم نشد دیگه مغزم خسته شد سپردم به خدا
خلاصه تو سال نهم ازدواجش برای سردرد و سرگیجه که داشت دکتر آزمایش مینویسه تو اون آزمایش متوجه بارداریش میشن
دختر عموی خودم شوهرش اسپرمش صفر شد صفرا
۵ بار آی وی اف کرد کلی اذیت شد همه کارای درمانو خودش تنهایی پیگیر بود میگفت من از خدا میخوام و تلاشمم میکنم خلاصه بعد ۱۲ سال بدون هیچ درمانی در حالی که دنبال پول برای آی وی اف بود متوجه شد بارداره دکترا همه گفتن معجزه شده
اولشم همه دکترا میگفتن یا بارداری پوچه یا داخل لوله رحمیه و شاید سقط بشه و....
باور کن هر ماه بارداریش سونوی کامل داشت که ببینن واقعا همه چیز درسته
الان بچش کلاس اوله
اینایی کهربهت گفتم یکیش مادر شوهره فولاد زره داشت و واویلا
و اون یکی خانواده شوهر آزار ده
تو از خدا بخواه و بگو میسپرم بهت خدا در بهترین وقت بهت میده
فقط استرس و اضطراب نداشته باش و ورزش کن حتما ورزش بدنو برای بارداری آماده میکنه
از پزشکت بپرس
و سردی اصلا مصرف نکن
با شوهرت خوش باش خوشی کنید تا میتونید مثل اول ازدواج
شوهرتو تو باید شاد کنی با شادی خودت خدا دوس داره
و حتما بهت بچه گوگولی میده
الانم حیف روزگارتو با غصه خراب کنی تو به کار خدا اعتماد کن
عزیزم تو خدا در رحمتش ببین انقد هر روز با خودت بدها رو تکرار نکن بابت داشته هات شکرگذاری کن حتی کوچکترین چیز
من با دختر عموم که گفتم خیلی صمیمیم
انقد قشنگ شکر خدا میگه دلم ضعف میره میگه فلانی الان که به گذشته نگاه میکنم میبینم خدا باید همون وقت بهم بچه میداد نه زودتر خدا وقتشو میدونست من نمیدونستم
شکر شکر شکر
با خدا عشق کن عزیزم به زودی دامنت سبز میشه و این روزا خاطره میشه هیچ کس حکمت خدا رو نمیدونه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
