سلام خانوما دلم از دست شوهرم خیلی گرفته همیشه تو دعوا بهم میگه تو زندگی منو زهر کردی داری منو میسوزونی ولی به امام حسین تا حالا یبار من بهش بی احترامی نکردم چون گفتم مرده غرور داره ولی اون همه چیزو بهم میگه بعد چند ساعت اومد معذرت خواهی منم گفتم عیب نداره ولی نمیتونم نگاش کنم ازش ناراحتم حس میکنم اضافیم دیشبم رفتیم بیرون ما ماشین نداریم بعد شب ک برگشتیم مامانش داد میزنه چرا میرین بیرون چرا منو با خودتون نمیبرین با من سرسنگین رفتار میکنن بغض گلومو گرفته خیلی ناراحتم تو ۱۹ سالگی باید اینجوری قلبمو بشکنن ولی بخدا یبار بی احترامی نکردم کاش زندگی عادلانه بود کاش مردم درک داشتن
ڪاش ای کاشی وجود نداشت💛کاش چشما اشکی نشه💙 کاش قلبا زخمی نشه💜 کاش قلبا مهربون شه💚کاش تفاوتی نباشه بین ادما و کاش رو لبا همیشه خنده باشه کاااش زندگی مث قصه ها رنگین باشه مثل اخر قصه ها دلها ارامش بگیره❤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شوهرم بهم گفت من تا اخر عمرم با خانوادم زندگی میکنم هیچ وقتم جدا نمیشم
شوهر منم چون ته تغاریه، همیشه همینو می گفت، ولی الان سه ساله از خونوادش جدا زندگی می کنیم، از وقتی خونمون جدا شده، آرامش اومده به زندگیمون.. امیدوارم همسر شماهم یه روزی تصمیمشو عوض کنه