دعوا.نامزدی صفحه 3 | تبادل نظر نی نی سایت

googooliii

عضویت: 1396/11/12

تعداد پست: 1301

انقد زود و زرتی واكنش نشون نده از خودت دفاع كن و این جور حرفارو بگیر به یه ورت. باید بیخیال باشی و یه سری چیزارو ازش بگذری .مثلا این كارو كردی حالا توقع داری بیاد معذرت خواهی كنه ؟اون كه به تو چیزی نگفته از اون دختره هم انقد تعریف نكرده فقط گفته زبون بازه .توام میگفتی اره بعضیا اینجوری ان و خجالتی نیستن و راحتن هر كسی به اخلاقی داره. اونم پیش خودش میگفت اره نامزدم راست میگه

اگه قراره من اونی باشم كه تو میخوای دیگه من ،من نیستم

1398/06/15

|

02:28

2 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/22

تعداد پست: 1625

از الانبهش رو نده ک خودش و خانوادش بخان اونو بزنن تو سر تو قشنگ جمعش کن شوهرتو توام هی از اینکه بقیه ...

چجور رو ندم؟

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

1398/06/15

|

02:28

ستارره2018

عضویت: 1397/09/18

تعداد پست: 5299

دیدمشه.یه دختریه که همش میشینه غیبت اینو اونو پیش بقیه میکنه

حتما از اونا که همش پشت خانواده شوهر غیبت میکنن

1398/06/15

|

02:28

زیباروی_بی_وفا

عضویت: 1398/04/07

تعداد پست: 3579

ولی در کل خوشم اومد از طرز فکرت با اینکه از من سنت کمتره ولی خیلی با سییاست تری👏👏👏👏

ممنون عزیزم نظر لطفته مهربون 😘😘😘

برخی از ما فکر می‌کنیم دوام آوردن قویترمان می‌کند، اما گاهی قدرت در رها کردن است.

1398/06/15

|

02:28

2 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/22

تعداد پست: 1625

انقدر بدم میاد از اینجور آدما منم خیلی کم حرفم لابد خانواده شوهرم پشت منم حرف میزنن

اره منم کم حرفم و بدم از دورویی میاد ولی اون نه

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

1398/06/15

|

02:29

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/22

تعداد پست: 1625

حتما از اونا که همش پشت خانواده شوهر غیبت میکنن

از اوناست که خودشو خوب جلوه میده ولی پشت سر طور دیگست

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

1398/06/15

|

02:30

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/22

تعداد پست: 1625

انقد زود و زرتی واكنش نشون نده از خودت دفاع كن و این جور حرفارو بگیر به یه ورت. باید بیخیال باشی و ی ...

دست خودم نبود

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

1398/06/15

|

02:31

هانیگلی

عضویت: 1398/06/10

تعداد پست: 582

اهمیت نده هر کاری که خودت میدونی درسته انجام بده خواهر شوهرای من جمع میشن دور هم الکی میرقصن ادای اینو و اونو در میارن طرز صحبت کردن مردم و مسخره میکنن ولی من حرف مشترکی باهاشون ندارم و همیشه نظاره گرم برا همین منو دوست ندارن و میگن چوس کلاس میزارم واقعا احمق تشریف دارن!😁

1398/06/15

|

02:32

زیباییییییییی

عضویت: 1398/03/09

تعداد پست: 538

چجور رو ندم؟

حرف هاشو بگیر ب بیخیالی واما اگه خانواده نامزدت یا خود نامزدت ازش چیزی گفتن با سیساست تمام بگو ذات هیچ کسی مشخص نیست و کلا با سیساست و پنبه سر ببر حالا فردام نیان بگن دختره فلان جهاز و اورد تو نیاوردی یا فلان کادو رو گرفتن شما نگرفتین

✨امیدوارم خدا امروز با یه اتفاق خوب سوپرایزمون كنه✨ااااالهي آمـــين برای نی نی دارشدنم دعا کنید

1398/06/15

|

02:32

یاسمنبانو

عضویت: 1398/04/20

تعداد پست: 2129

طرفدارش باشن به یه ورت .... چقدر اهمیت میدین به فکر آدما من که پشمم هم نیستن اطرافیان :/

عزیزم تو اول زندگی ادم حساسه اونم قوم شوهر

1398/06/15

|

02:33

2 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/22

تعداد پست: 1625

اهمیت نده هر کاری که خودت میدونی درسته انجام بده خواهر شوهرای من جمع میشن دور هم الکی میرقصن ادای ای ...

اره کاش منم بتونم اینقد رود ناراحت نشم

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

1398/06/15

|

02:35

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/22

تعداد پست: 1625

حرف هاشو بگیر ب بیخیالی واما اگه خانواده نامزدت یا خود نامزدت ازش چیزی گفتن با سیساست تمام بگو ...

شایدم.ازشون بعید نیست

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

1398/06/15

|

02:36