2777
2789
عنوان

میخوام از شیر بگیرم پسرمو......

| مشاهده متن کامل بحث + 278 بازدید | 38 پست
من پسرم 14ماهش بود گرفتمش چندروز اول یکم بیتاب بود دیگه عادت کرد به شدت هم شیر دوس داشت اتفاقا الان ...

اخی چه زود گرفتین،،،بهترین کار همینه وقتی متوجه نیست بگیریم

عشقا میشه برای مشکل پدرم صلوات بفرستید..میگن هر نفسی یه گرمایی داره،،،الهی بحق نفسهاتون مشکل پدرم حل بشه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه ربطی داره عزیزم اولش با بچه صحبت کن بگو تلخ شده بزار اونم بفهمه خودش بااحتیاط مزه میکنه شما هیچی ...

اره هیچی بهش نگفتم خیلی هم طفلی گشنش بود اون حال افتاد

از عذاب وجدان میمردم

هم مریض بود سرماخوردگیه شدیدی داشت نمیتونه غذا بخوره گلوش درد داره 

از طرفی هم از شیر خواستم بگیرم بیچاره گشنه موند از طرفی هم با این گرما

 خودمو نمیبخشم 

اخی چه زود گرفتین،،،بهترین کار همینه وقتی متوجه نیست بگیریم

بله اتفاقا الان یکسال و هشت ماهشه خیلی پشیمونم که چرا اونموقع پستونک رو ازش نگرفتم هنوز نمیتونم از پستونک بگیرمش

شیر مادر تا یکسال نیاز اصلی بچه است اصلا شیر بعد یکسال دیگه شیر نیس فقط یه مایع بی رنگه چون واقعا خود مادر هم ضعیف میشه پس چه بهتر بچه رو از شیر بگیری به خوردن همه چی عادتش بدی

⁦(✷‿✷)⁩
اره هیچی بهش نگفتم خیلی هم طفلی گشنش بود اون حال افتاد از عذاب وجدان میمردم هم مریض بود سرماخوردگی ...

بد موقعی رو انتخاب کردی اولا زمان گرما دوما زمانی که بچه مریضه سوما یه دفعه ای خواستی جدا کنی

⁦(✷‿✷)⁩
اره هیچی بهش نگفتم خیلی هم طفلی گشنش بود اون حال افتاد از عذاب وجدان میمردم هم مریض بود سرماخوردگی ...

الهی بمیرم عیبی نداره عزیزم انقد براش کارها کردی محبت ها کردی یه اشتباه بوده گذشته حالا خدا حفظش کنه براتون بزرگ شد براش تعریف نکنین چه بلایی سرش اومده سر شیر گرفتن😆😆

خیلی خوب بوده پس،،چند ماهگی گرفتید؟

۱۷ ماهگی. در ضمن من تلخک و صبرزرد و اینا نزدم. یه دارو گیاهی داریم اسمش  گل برنجاس. کمی جوشوندم و زدم به سینم. چیز بدی نیست. قبلا هم بهش داده بودم. بعد از یبار خودش دیگه نخورد. منم همش گفتم اه شده. ولی نترسید. فقط بخاطر خواب گریه میکرد.  

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
بله اتفاقا الان یکسال و هشت ماهشه خیلی پشیمونم که چرا اونموقع پستونک رو ازش نگرفتم هنوز نمیتونم از پ ...

بله همینطوره

عشقا میشه برای مشکل پدرم صلوات بفرستید..میگن هر نفسی یه گرمایی داره،،،الهی بحق نفسهاتون مشکل پدرم حل بشه
۱۷ ماهگی. در ضمن من تلخک و صبرزرد و اینا نزدم. یه دارو گیاهی داریم اسمش  گل برنجاس. کمی جوشوندم ...

شما خیلی خوب کاری کردی که نترسوندی

طفلی بچم انقد ترسیده بود بغلمم نمیومد همش فک میکرد میخوام شیرش بدم😑😑😑

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز