ممنون عزیزم 🥰🥰🥰 ان شاء الله.
پیش پنج متخصص اورولوژی رفتیم. همشون گفتن همسرم قدرت باروری نداره. البته پیش یکیشون بعد از میکرو کردن رفتیم.
خلاصه که ما رو فرستادن رویان برای آزمایش.
دکترا میگفتن عجیبه. این مرد تو معاینات و سونوگرافی سالمه اما اسپرم هاش افتضاحه.
وقتی رفتیم رویان جواب که حاضر شد من رفتم جوابو بگیرم. صدامون کردن.
خود دکتر آزمایشگاه اومد پیشمون. هیچ وقت اون روزو یادم نمیره. تعداد اسپرم صد هزار بدون حتی کلاسD
بهمون گفت سریع تشکیل پرونده بدید که تا عقیم شدن کامل چند جنین تشکیل بشه. اون قدر هول هولکی کار کردیم که نفهميديم چطور گذشت.
من افتادم تو پروسه ی میکرو با کلی دارو و آمپول و تخمک کشی و هایپر شدن و...
از هفده تخمک مناسب من فقط چهارتاش تبدیل به جنین شد. جنین های کاملا بی کیفیت. حتی نمی تونستم به ظاهر جنین ها دل خوش کنم.
حال بد بعد از تخمک کشی، درد هایپری و خبر بد... شما فقط چهار جنین دارید.
جنین با کیفیت افتضاح باید فریز هم میشد و به ما گفته بودن احتمال داره بعد از باز کردن بسته، جنین از بین رفته باشه.
نه میشد بلاستوسیست کرد نه هچینگ
مامانم میگفت خدا رو شکر کن میتونست هیچی جنین تشکیل نشه.
راستش خیلی عصبی شده بودم. هیچ وقت فکر نمیکردم برای مادر شدن این قد سختی روحی بکشم و اذیت بشم. انتقال اول با موفقیت انجام شد. بتا رفت بالای 200 اما چند روز بعد سقط شد. علت سقط ضعف اسپرم بود.
مورفولوژی پایین علت عدم لانه گزینی بود.
هم زمان با درمان تو مقطع ارشد درس میخوندم. حالم خیلی بد بود. هیچی از درس ها نمی فهمیدم. با کوچيک ترین حرفی میزدم زیر گریه.
امیدمو داشتم از دست میدادم.
ما قبلا دارو درمانی و آیوآی کرده بودیم. میکرو آخرین راه ما بود. ماما توی رویان به من گفت توقع داشتی با این وضع شوهرت حامله هم بشی؟
این حرف مثل پتک خورد تو سرم. این یعنی اون دوتا جنین هم به درد نمیخورن. یعنی من آرزوی مادر شدنو به گور میبرم.
چند ماه گذشت، یه کم بهتر شدم. رفتیم سراغ یه اورولوژ دیگه. به شوهرم گفت آزمایش دی ان ای اسپرم دادی؟ ما اصلا نمی دونستیم چیه. گفت چجوری بدون این آزمایش میکرو کردید؟ ما رو فرستاد آزمایش دی ان ای رو 33 بود. که باید زیر 14 باشه. گفت این قد باید میکرو کنید بلکه جواب بگیرید. چون افزایش دی ان ای اسپرم و کاهش مورفولوژی نرمال درمان نداره. دارو داد اما گفت ممکنه بخوره از اینم بدتر بشه.
رفتیم سراغ درمان های سنتی. اصلاح سبک زندگی. البته تو این فاصله دی ان ای شده بود 45
بعد از مدت زیر یک سال شد 24.
متأسفانه به دلایلی دوباره دی ان ای رفت بالا و رسید به 50.
دیگه نه رویان برا ما میکرو میکرد نه هيچ جای دیگه.
به دلمون افتاد بریم اون دوتا جنینو انتقال بدیم. چاره ای نداشتیم. گفتن احتمال آسیب دیدن جنین ها تو این دو سال هست. امکان بلاست کردن اونا وجود نداره و ممکنه با هچینگ از بین برن.
با تمام استرسی که بهم وارد شده بود رفتم برای انتقال هچینگ انجام شد و جنین از بین نرفت.
روز نهم و دهم بی بی چک هاله انداخت.
روز 16 آزمایشم مثبت شد.
با همه ی موانع سر راه دعاها،. چله ها، سه سال نماز حاجت جواب داد.
پسر من معجزه ی خداست.
داشتن بچه اسماعیل درون من بود. سخت بود اما قربونیش کردم. خدا هم صحیح و سالم بهم پسش داد.
ببخشید که زیاد حرف زدم.
الهی که معجزه ی خدا قسمت تو و تکتک افرادی بشه که دلشون یه نی نی ناز میخواد.
یه نی صالح و سالم.
😍😍😍😍😍🥰🥰🥰🥰🥰🥰😘😘😘😘😘😘😘😘