مادر و پدرم عقیده دارن من به نسبت خواهرم خیلی دست و پادار ترم.
مدام میگن نه تو زرنگ تری واون مظلومه نمیتونه حق خودشو بگیره کمک میخواد از نظر روحی ضعیفه بخاطر همین کلا جا افتاده همیشه درو بر اون باشن و کاراشو کنن و کمک اش کنن بی انصافی نمیکنما بمنم کمک کردن ولی نه مثل اون...
بارها شده دیدم مامانم گفته من اومدم خونه فلانی بچه رو نگه دارم یا کاراشو کنم خسته شده
کلاس های مختلف رفته مامانم تا اون کله شهر رفته دم کلاس وایساده یه ساعت با بچه تا کاراشو بکنه ولی من نه مدام گفته یا کار دارم یا حوصله ندارم
الان از چند هفته است میگم میخوام بچهرو ببرم اتلیه برا دندونش اومدم خونشون چون اتلیه نزدیک اینجاست.
از صبح دارم میگم کمکم کنید یه دقه بچه رو بگیر من کارامو بکنم انقدر طولش دادن یا هی گفتن من این بچه دستمه(بچه خواهرم)یا من دارم میرم خودم جایی کاردارم .
اومدم بچه رو بخوابونم هی بچه خواهرم داد و بیداد اینام انگار ن انگار دیوونه شدم انقد حرص خوردم حالا اون بخوابونه بچشو هی میگه ساکت فلانی خسته است بذار بچه ۵ دقیقه بخوابه اونم اذیت شده.
اخرم شوهرم اومد گفتن خب شوهرت هست با اون برو ک من نرسیدم به ساعت اتلیه ام.
ادم دست و پا چلفتی باشه بیشتر هواشو دارن انگار😒خیلی ناراحتم از درس و امتحانم زدم ک امروز بیام ببرم بعد ۴ ۳ هفته بچه رو اتلیه
صرفا جهت درد و دل😕