2777
2789
عنوان

خواهر شوهر ........... 😭😭😭😭😭

1060 بازدید | 57 پست

قبلن تو تاپیکام گفته بودم خواهر شوهرم خیلی اذیتمون میکنه

حالا تا امروز 5 روزه خونمونن با مادرشوهرم دیگه به مرز جنون رسوندم سرم داره سوت میکشه از دستش خیلی اذیت کاره😖😩😩😩😩😕

مادرشوهرم نه ها خیلی مهربونه خدا خفظش کنه اما خواهرشوهرم نه 

میاد دنبالم تو خونه ،کجا میری؟

،نماز خوندی؟

چرا اینقد با شوهرت حرف میزنی مخشو میخوری

(حالا بخدا من اصلا پیش شوهرم نبودم همش کار داشتم)

،حواست به بچه باشه

،این مانتو جدیده چرا گرفتی؟مگه نداشتی

،چرا یه ریزه خاک زیر کابینت جمع شده

،برا چی چاییات کم رنگه.چرا پررنگه!

چرا گوشی دستته

دم غروب تلویزیون نگاه نکن میگن ضرر داره

بچت فقط واسه شیر میاد سمتت ها اصلا دوستت نداره😖😩😩😕

عروس بده باید باهاش دعوا کنی،مامان چرا با عروسات خوبی؟!!!!!!!

شوهرم گفت خونمونن میخوایم عوض کنیم اون:چرا؟

کاروبارتونم مث آدم نیست همش تقصیر زنته

بچم 15 ماهشه همش به بهانه های مختلف میزندش

لپشو میکشه،سیلی میزنه بهش اونم تاتی تاتی فرار میکنه پیش من

جلو در دستشویی یکم جیش کرد تا من رسیدم پیشش اینقد دعواش کرد😩😕

جرأت نمیکنی اخم کنی یا چی سریع میکندش یه دعوایی

امشب کولرخونه چند دقیقه کار نمیکرد خاموشش کردیم چند دقیقه بعد روشن کنیم اون رفت روشن کنه

مادرشوهرم بنده خدا گفت تو دست نزن بذار خودشون روشن کنن بخاطر خودشم گفت، اینقد باهاش دعوا کرد

همه این حرفا از زبون اون بود کلافم.کرده بخدا😔😔😔😔

سنش کمه ؟ مجرده یا متاهل؟

تو این دنیا هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست ✨🙂🕊... بهم بگو غزل 🤍چندتا زخم رو نادیده گرفتی فقط به خاطر اینکه اونی که چاقو دستش بود رو دوست داشتی🖐🏻🙍🏻‍♀️

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

با تیپا بندازش بیرون

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز