2777
2789
عنوان

درس یا زندگی ؟؟؟!!!

273 بازدید | 23 پست

سلام عزیزان، من امسال کنکور شرکت کردم و میخام ادامه تحصیل بدم از طرفی هم رتبه ام طوریه که راه دور بزنم احتمال قبولی ام بیشتره ولی از طرف دیگه راه دور سخته دوسال و پنج ماه ازدواج کردم منو همسرم طاقت دوری همو نداریم میترسم راه دور برم به روابط عاطفی و ...و ... صدمه برسه تصمیم دارم راه های خیلی دوررا نزنم ، اما اگه نزدیکا رو زدم و قبول نشدم چی؟ درسه مهم تره ؟ یا بگم بیخیال؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

زندگی

 #یه_نصیحت‌_دوستانه‌🤔 می‌دونی رفیق؛حقیقتش‌ اینه که هممون‌ یه روزی پیر میشیم‌...نه چهره‌ای که الان داریم برامون می‌مونه نه این بر و بازو‌ و هیکلی‌ که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایه‌ها از دست بره، دیگه فقط خاطره‌هایی که باهاشون‌ ساختیم مهمه‌...👈 اینکه‌ هیکل و قیافه و از همه مهم‌تر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطه‌های نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای‌ نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر‌ و از رنگ و رو افتاده‌‌مون رو تصور‌ کنیم؛ چی از دست دادیم تو این‌ سال‌ها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...

من خودم نامزد بودم ک دانشگا میرفتم شهری که هشت ساعت فاصله داشت با شهرمون..اذیت میشدیم خب ادم سحتش میشه دلتنگ میشه ولی همش نهایتا اگه بخای پیوسته بخونی چهارساله...بعدش کلی امتیاز ب دست میاری اما اگه دانشگاه نری بعدا خیلیییی پشیمون میشی مطمعن باش..

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....

 نمیشه شهر دوری که بخوای بری توش درس بخونی رو ساکن بشین با هم، یعنی شوهرت انتقالی بگیره و باهات بیاد

 #یه_نصیحت‌_دوستانه‌🤔 می‌دونی رفیق؛حقیقتش‌ اینه که هممون‌ یه روزی پیر میشیم‌...نه چهره‌ای که الان داریم برامون می‌مونه نه این بر و بازو‌ و هیکلی‌ که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایه‌ها از دست بره، دیگه فقط خاطره‌هایی که باهاشون‌ ساختیم مهمه‌...👈 اینکه‌ هیکل و قیافه و از همه مهم‌تر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطه‌های نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای‌ نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر‌ و از رنگ و رو افتاده‌‌مون رو تصور‌ کنیم؛ چی از دست دادیم تو این‌ سال‌ها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...

من خودم نامزد بودم ک دانشگا میرفتم شهری که هشت ساعت فاصله داشت با شهرمون..اذیت میشدیم خب ادم سحتش می ...

شهری که هشت ساعت فاصله داره خوبه آخر هفته ها میای پیشش من منظورم و اون راهای خیلی دور بود

شهری که هشت ساعت فاصله داره خوبه آخر هفته ها میای پیشش من منظورم و اون راهای خیلی دور بود

نه نمیومدم پیشش .تو ماه شاید یکبار میدیدیم همو اونم همسرم بیشتر میومو دیدنم.بهرحال هرچقد هم دور باشه فوق فوقش سه چهارساله..اما اگه نتونی بری دانشگاخ بعدا پشیمون میشی..براساس دیده هام و تجربه این حرفو میزنم حالا باز هرجی صلاح خودتو و همسرته همون رو انجام بده

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....
 نمیشه شهر دوری که بخوای بری توش درس بخونی رو ساکن بشین با هم، یعنی شوهرت انتقالی بگیره و باهات ...

نه عزیزم بخاطر شغلش نمیتونه بیاد اما راه هایی که بشه آخر هفته ها اومد رو قبول می کنم اینجوی هم به آقام میرسم هم به درس بالاخره تاجایی که بشه سعی میکنم هم راه خیلی دور نزنم که از همسریم دور نباشم هم یه چیزی بالاخره قبول بشم

نه عزیزم بخاطر شغلش نمیتونه بیاد اما راه هایی که بشه آخر هفته ها اومد رو قبول می کنم اینجوی هم به آق ...


چه رشته ای میخوای بخونی ؟

 #یه_نصیحت‌_دوستانه‌🤔 می‌دونی رفیق؛حقیقتش‌ اینه که هممون‌ یه روزی پیر میشیم‌...نه چهره‌ای که الان داریم برامون می‌مونه نه این بر و بازو‌ و هیکلی‌ که احیاناً به هم زدیم!☝️اون روزی که این سرمایه‌ها از دست بره، دیگه فقط خاطره‌هایی که باهاشون‌ ساختیم مهمه‌...👈 اینکه‌ هیکل و قیافه و از همه مهم‌تر دلمون رو برای چی گذاشتیم وسط ؟؟❌برای رابطه‌های نادرست؟❌برای آدمای نادرست؟❌برای کارای‌ نادرست؟چند ثانیه خودِ پیر‌ و از رنگ و رو افتاده‌‌مون رو تصور‌ کنیم؛ چی از دست دادیم تو این‌ سال‌ها...؟؟ درست زندگی کنیم،همونطور که خدا ازمون خواسته...

نه نمیومدم پیشش .تو ماه شاید یکبار میدیدیم همو اونم همسرم بیشتر میومو دیدنم.بهرحال هرچقد هم دور باشه ...

آخه یکی میگفت اینهمه مدت دور از همسرت باشی روابط عاطفیتون سرد میشه به نبود همدیگه عادت میکنید و زندگیتان شیرینیش از دست میده

نه نمیومدم پیشش .تو ماه شاید یکبار میدیدیم همو اونم همسرم بیشتر میومو دیدنم.بهرحال هرچقد هم دور باشه ...

خب شما از هم دور بودین رابطتون چجوری شد؟سرد نشدین به دوری عم عادت نکردین همسرت عوض نشد؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792