2777
2789
عنوان

درس یا زندگی ؟؟؟!!!

| مشاهده متن کامل بحث + 273 بازدید | 23 پست
آخه یکی میگفت اینهمه مدت دور از همسرت باشی روابط عاطفیتون  سرد میشه به نبود همدیگه عادت میکنید ...

ببین عزیزم ادمی ک ذاتش پاک باشه صدسال هم به هم وفادار میمونه..خواهر من باردار بود نیاز ب مراقبت داشت.خواهرم اوند خونه بابام گفت میخوام بمونم اینجا اخه شوهرم اونجا مجبوره از من مراقبت کنه ب کارش نمیتونه برسه ممکنه اخراج بشه..چن ماهی بخاطر اینکه شوهرش اذیت نشه موند خونه بابام..اونوق شوهر خیر ندیده اش رفت خیانت کرد بهش البته در حد چت ک خواهدم بعد یه سال فهمیده بود...اما من و شوهرم هم دور بودیم تازه برعکس بیشتر دلتنگ هم میشدیم و عاشق هم..بستگی به دو طرف داره ک ظرفیت دوریه و به قول نعروف خونه خالی رو داشته باشه یا نه..

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....
خب شما از هم دور بودین رابطتون چجوری شد؟سرد نشدین به دوری عم عادت نکردین همسرت عوض نشد؟

نه اصلا..تازه بیشتر شوهرم مشتاقم میشد..میومد اونهمخ راه رو میدید منو..کل روز رو حرف میزدیم پیامک میدادیمو...

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ببین عزیزم ادمی ک ذاتش پاک باشه صدسال هم به هم وفادار میمونه..خواهر من باردار بود نیاز ب مراقبت داشت ...

نه بابا من همسرمو خوب میشناسم میدونم اهل این حرفا نیست خیلی پسر خوبیه هرچی بگم کم گفتم  ... منظور منم خیانت نبود همین که ایا دوری براش عادی میشه و این چیزا..

خب شما از هم دور بودین رابطتون چجوری شد؟سرد نشدین به دوری عم عادت نکردین همسرت عوض نشد؟

میدونی اول سعی کن شهرای نزدیکو بزنی ولی اینم بدون مردها عاشق زنهایی هستن ک برای بالاکشیدن خودشون تلاش کنن ..جنگ کنن برا موففیتشون و افتخار هم میکنن ک زنشون تحصیلکرده باشه..خواهر من مامایی خونده بعد پادرد داشت نرفت سرکار..شوهرش مدیرعامله..حالا بچه اش ک مدرسه میره بهش گفته مامانای دوستام همشون شاغلن تو چرا نیستی..این شده ک خواهرم الان بعد ده سال داره دانسگاه میره ادامه تحصیل میده..به فکر بجه هات باش ک باهات افتخار کنن..تازه استقلال مالی داشتن خیلی خوبه

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....
نه بابا من همسرمو خوب میشناسم میدونم اهل این حرفا نیست خیلی پسر خوبیه هرچی بگم کم گفتم     ...

اگا دوستت داشته باشه تازه با دوری بیشتر قدرتو میدونه..همیشه نزدیک بودن روزمرگی میاره.من ب شوهرم همش میگم کاش دوباره دانشگا میرفتم یکم  دور میشدیم از یکنواختی درمیومدیم.

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....
میدونی اول سعی کن شهرای نزدیکو بزنی ولی اینم بدون مردها عاشق زنهایی هستن ک برای بالاکشیدن خودشون تلا ...

ممنونم عزیزم از راهنماییت اول بقول شما راه های نزدیک رو میزنم بعد راه هایی که 7.  8 ساعتین دورتراز اون دیگه میدونم همسرم ناراحت میشه خودمم سختمه ، بازم ممنون عزیزم ، فدات  

ممنونم عزیزم از راهنماییت اول بقول شما راه های نزدیک رو میزنم بعد راه هایی که 7.  8 ساعتین دورت ...

ان شاالله هرچی ک به صلاحته همون بشه و هر دوتون رلضی باشین.یاحق

میشکنم در خود..و تو حتی نمی آیی خرده های مرا جمع کنی..من تو را فریاد میکشم و تو سکوت را میپسندی...در میان همهمه ی این روزها ،چونان حشره ای کوچک اسیر باتلاق غم ها شده ام و مرا یارای بیرون کشیدنم نیست...این روزها ،ثانیه هایم چونان مردابی ست ک زندگی را یادش رفته است..دلم یک زندگی عمیق میخواهد نه زنده بودن محض..این روزها هرکسی جز تو مرا خوشحال می کند و من فراموش میکنم که دردی عظیم در خانه ی دلم آشیان کرده..و فراموش میکنم ک من یک زن هستم و تو خواهان زنانگی...درست زمانی که میدانم تو درمیان مردانگی های روزگار نامردترین مردانی....
اگا دوستت داشته ادتازه با دوری بیشتر قدرتو میدونه..همیشه نزدیک بودن روزمرگی میاره.من ب شوهرم همش ...

خخخخخ چه خوبه راه هایی که 10 15 ساعتین چطورن پ ؟؟دیگه فکنم ترمی ببار همو ببینیم،اینجوری دیگه شورش در نمیاد؟ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز