2777
2789
عنوان

اقدام به بارداری و بچه دو ونیم ساله

653 بازدید | 19 پست

سلام دوستان من یه پسر دو و نیم ساله دارم. شوهرم همش میگه پسرمون تنهاس هم بازی نیاز داره  کارش زیاده من اکثرا تا 8،9 شب تنها میگذرونم. لطفا تجربیاتتون رو بگید.البته خودمم موافقم اینکه تفاوت سنی کم باشه ولی میترسم کم بیارم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اگه شیطون نیست بیااار وای دخترعمه شوهرم دوتا داره یکیش ۳ سالشه یکیش ۱و نیم الانم حاملس باز ۶ ماهشه😢اه اه بعدم بچه هاش شیطووون

مرد خوش قلب و خوشتیپم توآن آرزوی محالی بودی که الان کنارمی 😍❤منتظر صدای قدمای کوچولوی پسرم😍😘

اگه دست تنها نباشی کسی باشه کمکت کنه.واز لحاظ اقتصادی اوکی هستی خوبه بیار

شاید ما جای دیگری مُرده ایم؛اینجا جهنم ماست!🤔  ..هرچقدر حرفاى دلت بيشتر ميشه و دلت پرتر،همونقدر ساكت تر میشی وكم حرفتر                                  

واااي نه واسه من كابوسه 

قرار من با خدا اين شدكه.....من چشمهامو ببندم...دستمــٌ بذارم تو دست خدا وباهاش برم جلو....خٌـــدايا توي مسير دستمو ول نكني....مواظب سنگـاي جلوي پام باشي....من تا جايي چشمامو باز نگه داشتم كه ميدونستم چي خوبه و چي بد....ولي از اين به بعدش با تو.....من اسمشو ميذارم دوستي و تكيه به تو.....و تو اسمشو بذار تَوكٌـــل...ميدونم از توكل به هركس پشيمون ميشم ولي از توكل به تـــو هرگـــز....مواظبمون باش و هوامونو داشته باش❤️

اگر خودتون دوست دارید خوبه ولی بهترینش اینکه پسرتون ۵ ساله بشه بعد نی نی بیارید

من زنی ۲2 ساله ام که به انتخاب اینجانب۱۶سالگی مزدوج شده و در۱۷سالگی خدا به وی فرشته کوچولویی عطا کرده و من مادردختری به نام سِودا شدم و درحال حاضر وظیفه زندگی بخشیدن به هدیه دوم خدا رو به پایان رسانده و پرورش گل پسری به نام سام را به عهده دارم😎💪🏻

ظلم نکن به اون پسر دو نیم ساله .اون بنده خدا به توجه تو نیاز داره.نه اینکه یکیو بیاری و این بنده خدا رو از مرکز توجهت دور کنی

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز