عروسی یا کلفت ببخشید رک گفتم
والا زن داداشای من دست به سیاه و سفید نمیزنن
خودم کاری میکردم خونه مادر شوهر ولی نه اینقدر
ااز اول نباید کمکشون میکردی الانم کم کم روشتو تغیر بده یهویی نشه که اصلا کار نکنی ک باهات چپ میفتن اما ریز ریز کار کردنتو کم کن
اشکال نداره گلم
خسته نباشی کار درسته خسته ات میکنه ولی نمیکشه ادمو
ببخشید اصالتا کجایی هستین؟ چقد تو حرفاتون دور دو ر میگین
چقدر کار میکنی دختر 😮
از قدیم میگن
کلفت مگه زائیده کلفتی کنم ...خانم زائیده منو خانمی کنم ...ببخش عزیز این مثال رو زدم به خودت بیای ...تغییر کنی ...
کاش بفهمی و خودت رو تغییر بدی دلت میخواد دخترت پس فردا اذیت بشه اونم عین شما بشه ...
میگن دختر به مادرش میره ...
لطفا تمومش کن این لطف مکرر رو ...
حتی اگه روت نمیشه
صداشون کن بگو من خسته شدم یکم هم شما مهمون داری کنید ...بعد برو بشین
به زور که بلندت نمیکنن
در ضمن هر چی اخم و تخم کردن محل نده ...
یواش یواش بزار بفهمن شمام شخصیت داری
ای بابا من بچه اولمه.تو شهر غریب زایمان کردم هیچ کدومشون نیامدن دیدنم.جاری هام منو می بینن رو شونو میکنن اون طرف شما بگید من چکارکنم
جاری هم داری؟ بقیه جاریها چقدر کمک می کنند، تو خانواده شوهر من که عروسها میشینند و فقط پذیرایی میشن ولی خوب من به مادرشوهرم کمک می کنم ولی می بینم احترام اون دوتا عروس بیشتر مواقع از من بیشتره هر دفعه تصمیم میگیرم با خودم میگم این دفعه دیگه من هم از جام پا نمیشم
من مادر شوهرم روستا زندگی میکنه هر وقتم میریم روستا حداقل ۲هفته میمونم اونجا ولی اجازه نمیدم اونا از من کار بکشن من هر کاری که خودم دلم بخواد انجام میدم دلم نخواد انجام نمیدم اصلا بزار بگن عروس ما بد عالم .مطمعنم اگه بهشون رو بدم فردا توقع هاشون بیشتر میشه
کسی نیست بهم مشاوره بده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
