شما بگین چیکار کنم...والا من دیگه عقلم به جایی نمیرسه..
عقدیم..ده روز بیشتره تعمیرات خونه داریم..شوهر خواهرم و برادرم و اینا درگیر تعمیراتن..در حالی که شغلای مدیریتی دارن و از کارشون از همه چیشون میزنن افتادن دنبال بازسازی خونه ما...حتی تا کاغذدیواری و ....دارن انجام میدن که ما دیگه از لحاظ مالی تو فشار نباشیم..همون ذره ذره هزینه ها مدیریت شه..
شوهرم یک سوم اونا پیگیره و همش میگه نمیرسم و بلد نیستم و چی و چی...وقتی هم میاد بیکار وایمیسته و یا بازی میکنه همش..
همشم عصبانی تازه انگار ارث باباشو خوردن...و این داره واسه اونا کار میکنه نه اونا واسه خونه این...
انقدر خجالت میکشم از برخورداش....
حالا این بماند..امشب......