2777
2789
عنوان

از مهمون داری خسته شدم بخدا

| مشاهده متن کامل بحث + 4901 بازدید | 72 پست

من یه بار کل ایل وطایفه شوهرم باهم اومدن خونم  منم جام تنگ اول خونه داریم بود دست تنها واسه پخت و پزم اصلا کمکم نمیکردن هرجور بود ۴روزو تحمل کردم دفعه بعد ٢٧اسفند گفتن ما میخوایم بیایم خونتونو قصد داشتن سال تحویلم بمونن خونم یعنی کارد میزدی خونم در نمیومد ک چقد بی درکن ۶ماه نرفتیم شهرمون یه عیدو تعطیلات داریم اونا میخوان بیان اینجا چیکار هیچی اومدن و منم روز بعدش گفتم معذرت میخوام مامان اینا خیلی دلشون تنگ شده نمیتونیم بمونیم اونام رفتن ادامه مسافرتشون ماهم رفتیم شهرمون

بعد از اونم دیگه نیومدن خونم 😂😂حالا جالبه ما میریم کلا خونه مامانمیم هیچ کدوم دعوت نمیکنن توقع بیجا دارن

خدایا بعد سه سال انتظار فقط میتونم بگم شکرت عااااااشقتم خدا جوووونم😍😘
واي منم يه شهر ديگه زندگي ميكنم هر سري كه مادر شوهرم زنگ ميزنه به شوهرم تنو بدنم ميلرزه كه يه وقت نگ ...

اره دقیقا بعد برادر شوهرم صب زود میره بیرون برا نهار میاد دیروز زنگ زده زنداشش نهار داریم اخه من یه ساعت دیگه خونم گفتم تا برسم اماده باشه گشنمه کلی اعصابم خرد شد 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دیگه دیشب خیلی خسته بودم خیلی یهو شوهرم گفت خواهرم زنگ زده گفته میان بعد منم ناخداگاه برگشتم گفتم وا ...

مادره شوهره رو بگو چه بي شعور پسرش ول كرده 

بره خونه اين اون 

پسره خودش عقلش ميرسه ننه ي بابايي خواهري نبايد بگه تو ١٠روز ١٠روز اونجا چه غلطي ميكني 


خب بعدش چيشد؟؟شوهرت چي گفت؟

بايد ميگفتي فعلا بزار همين كه زاييدي و بزرگ كنم(برادرشوهره كه اومده ١٠روز مونده)تا بعديا بيان 

من یه بار کل ایل وطایفه شوهرم باهم اومدن خونم  منم جام تنگ اول خونه داریم بود دست تنه ...

دقیقا منم اینجوریم وقتی میرم همش خونه ی بابامم خواهر شوهرم هیچوقت مارو دعوت نمیکنه همیشه شوهرم خودش میگه پاشو یه سر بریم اونجا دوساله ازدواج کردم ۴ بارنشده برا شام رفته باشم 

مادره شوهره رو بگو چه بي شعور پسرش ول كرده  بره خونه اين اون  پسره خودش عقلش ميرسه ننه ي ...

خندید گفت اتفاقا احتمالش هست بیافته همون موقع بیان دیگه اعصابم خرد شد منم با خنده گفتم خوبه منم فردا زنگ میزنم بهشون میگم میخواین بیایین جای دارین برین اخه ما میخوایم بیایم شهرستان 

دقیقا منم اینجوریم وقتی میرم همش خونه ی بابامم خواهر شوهرم هیچوقت مارو دعوت نمیکنه همیشه شوهرم خودش ...

یه بار بد برخورد کن حساب کار دستشون بیاد والا چون شرایطت مثه منه میفهمم چی میگی من۶ساله عروسی کردم خونه هرکدوم٢بار بیشتر دعوت نشدم حرصم میگیره بیان با یه ایل بچه بریزن و بپاشنو برن اون وقت سال دوازده ماه من اگ یک ماهم برم اونجا هیچ کدوم دعوت خشک و خالی نمیکنن

خدایا بعد سه سال انتظار فقط میتونم بگم شکرت عااااااشقتم خدا جوووونم😍😘
اره دقیقا بعد برادر شوهرم صب زود میره بیرون برا نهار میاد دیروز زنگ زده زنداشش نهار داریم اخه من یه ...


عجب پرروئه میگفتی رستورانم بری غذا سفارش بدی طول میکشه تا آماده کنن و بیارن

رو نده بذار بره گمشه

باز خانوادگی بیان یه چیزی اما برادرشوهر 27 سالت خب خدایی آدم راحت نیست اصلا

اره دقیقا بعد برادر شوهرم صب زود میره بیرون برا نهار میاد دیروز زنگ زده زنداشش نهار داریم اخه من یه ...

خب ديگه قربونت برم وقتي سره وقت ميپزي و ميشوري و مياري منم باشم ده روز ميمونم 

يه در ميون شام بپز  ببين اگه شوهرت اگه باهاش حرف بزني اوكي ميشه يا نه اگه ميدوني حرف بزني قبول نميكنه هرروز يه بهونه بيار يه روز بگو كمرم گرفته نميتونم شام بزارم 

پسره لندهور فك كرده اومده هتل 


خندید گفت اتفاقا احتمالش هست بیافته همون موقع بیان دیگه اعصابم خرد شد منم با خنده گفتم خوبه منم فردا ...

حتما این کارو کن بگو به مامانم اینا قول دادم چند هفتس ک عید قربان اونجا باشم  

خدایا بعد سه سال انتظار فقط میتونم بگم شکرت عااااااشقتم خدا جوووونم😍😘
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792