واي منم يه شهر ديگه زندگي ميكنم هر سري كه مادر شوهرم زنگ ميزنه به شوهرم تنو بدنم ميلرزه كه يه وقت نگه دارن ميان
چون تنها نميتن با پسراشو دخترش همگي ميان
بعد خدا نكرده دست به سياه و سفيدم نميزنن بنده مثله كوزت صبح تا شب بايد بشورم و بسابمو بيارم 😭😭😭😭
قشنگ دركت ميكنم
ولي اين سري كه ميخواستن بيان گفتم ما بليط گرفتيم داريم ميايم
خداروشكر اين يه بار موفق شدم