2777
2789
عنوان

نيازمند شير خشك هستم بياين لطفا

| مشاهده متن کامل بحث + 586 بازدید | 72 پست
عزیزم شیر خشک یارانه ای برای بچه های زیر یکساله که یا مادر کلا شیر نداره یا بچه با وجود شیر مادر وزن ...

خوب من حتا يك قطره شيرم ندارم برا دخترم نميخوام برا كوچيكم كه پسره ميخوام 

خدايا ممنون كه هميشه حواست بهم هست 
خوب من حتا يك قطره شيرم ندارم برا دخترم نميخوام برا كوچيكم كه پسره ميخوام 

خب اگر بری و سینتو معاینه کنن شیر نداشته باشی بهت میدن که چرا قبول نمیکنن ؟

من برا پسرم راحت گرفتم شیر خودمو میخورد شیر خشک نان هم میخوزد ولی بازم وزنش زیر نمودار بود چون بعد زایمانمم دوبار برای اموزش شیردهی رفته بودم اصلا کمیسیونم نفرستاد تا رفتم نامه داد کلا ۲۰ تا قوطی بهم داد برای ۷ ماه

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

این قضیه ش چجوریه به هر کسی نمیدن؟ چ شسر خشکی و چ قیمتی میدن.؟

منم والا نفهميدم قضيه اش چيه من واقعا محتاج شيرخشكم اولا كه دوتا شيرخشكي بالاجبار دارم دوما شير ندارم سوما مستاجرم و الان امسال صابخونه كرد اجاره و رهنو دو برابر از كجا بيارم بابا بهشونم گفتم ميگن نميتونيم بديم به دوقلوها ميديم 

خدايا ممنون كه هميشه حواست بهم هست 
خب اگر بری و سینتو معاینه کنن شیر نداشته باشی بهت میدن که چرا قبول نمیکنن ؟ من برا پسرم راحت گرفتم ...

منو معاينه كرد شير نداشتم 

تقاضا دادم به كميسيون رد كردن نميدونم چرا!!!

خدايا ممنون كه هميشه حواست بهم هست 
خوب من حتا يك قطره شيرم ندارم برا دخترم نميخوام برا كوچيكم كه پسره ميخوام 

یه راه دیگم داری که میتونی با هزینه کمتر شیر خشک بگیری ، اونم اینه داروخونه ای که شیر یارانه ای میفروشه تو شهرتون بری ، چون خیلبا شیر نیازشون نمیشه میفروشن به داروخونه یا عوض میکنن اونجا هم میتونی شیر یارانه ای بخری قیمتش کمتر از ببلاک هست وزنش بیشتره 

یا توی دیوار برنی خریدار شیر خشک یارانه ای هستم

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
چند کیلوعه؟؟ بنظرم خیلیه ینی حدود سیصدتومن فقط کوچیکه میشه بچه های من ضعیفن ینی خودمو هلااااک کنم ...

كوچيكم ٨ كيلوئه 

بزرگه ١٠ كيلو بزور 

كوچيكه با پرخوريش مشكل دارم بزرگه رو با كم خوريش 

يه وضيه 

خدايا ممنون كه هميشه حواست بهم هست 
یه راه دیگم داری که میتونی با هزینه کمتر شیر خشک بگیری ، اونم اینه داروخونه ای که شیر یارانه ای میفر ...

يبار تو ديوار ديدم بعضيا شيرخشك يارانه اي ميگيرن ميفروشن انقدر نفرينشون كردم 

گفتم ببين منه بدبخا ميدوم برا شيرخشك نميدن اونوقت اينا اضافي ميگيرن ميفروشن 

خدايا ممنون كه هميشه حواست بهم هست 
يبار تو ديوار ديدم بعضيا شيرخشك يارانه اي ميگيرن ميفروشن انقدر نفرينشون كردم  گفتم ببين منه بد ...

اضافی نمیگیرن اینقدر از توشون میزنن مثلا باید ماهی ۴ تا بدن دو ماهی ۴ تا میدن برا بچه ای که شیر خشکیه کم میاره ولی خب شاید به بچشون نمیسازه میگیرن میفروشن یه مارک دیگه میگیرن

انشاءالله که کار شوهرت درست بشه عزیزم انقدر جوش نزن 

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی    خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد
كوچيكم ٨ كيلوئه  بزرگه ١٠ كيلو بزور  كوچيكه با پرخوريش مشكل دارم بزرگه رو با كم خوريش&nb ...

ماشالاااا هزار ماشالاااااا

بچه های من پونزده ماهشونه هشت کیلواند😅😅

ولی بزرگه ام زیر خط رشد نیست.کم کم شیرش رو کم کن.شیر پاستوریزه بده.دیگه اونام ک شیر مادر میدن خیلی هجده ماهگی از شیر مبگیرن


يبار تو ديوار ديدم بعضيا شيرخشك يارانه اي ميگيرن ميفروشن انقدر نفرينشون كردم  گفتم ببين منه بد ...

دولتیا گیگوز میدن.به بعضی بچه ها نمیسازه

ب من ک ندادن گفتن باید رشد متفی داشته باشن ولی اگه میدادن هم یا نمیگرفتم دیگه چون ب بچه هام نمیساخت یا میدادم کسی.اونی ک میزاره دیوار هم میره جایگزین میکنه.خودت رو بزار جاش ببین چه تصمیمی میگرفتی😅 از دولت ک شیرخشک نمیشه بدزدی کع،بره درسته باید بلد باشی بدزدی🤣🤣🤣

خدا لعنتشون کنه 

منم به زور برا پسرم شیر خشک گرفتم 

دیروز فهمیدم تو شوشتر شیر خشک یارانه ای بذون کوپن میگیرن به بزاشون میدن 

مخم سوت کشید حالم بد شد 

خداذلعنتشون کنه که نمیتونن عادلانه برخورد کنن 

بهداشت ما که کمدشون پر قطرس قسم میخورن نداریم 

حتی مولتی ویتامین و آهن هم خودم میخرم

يبار تو ديوار ديدم بعضيا شيرخشك يارانه اي ميگيرن ميفروشن انقدر نفرينشون كردم  گفتم ببين منه بد ...

عزیزم زود قضاوت نکن اضافی نمیگیرن سهم خودشونه میفروشن به جاش چیز دیگه میگیرن چون این شیر به هر بچه ای نمیسازه 

قبل از نفرین مطالعه کن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز