مادرشوهر مخالف

اهوم من

من مادرش با ازدواجمون دقیقه نود مخالفت کرد و ازدواج نکردیم

من بابام با ازدواج داداشم مخالف بود

خیلی ها الان میان میگن اره و بعد فحش میدن مادر شوهر رو خخخ

اولاش باهام بد بود خيلييي 

ولي الان اونقدر پشيمونه چون درموردم اشتباه فكر ميكرد 

رفتار خيلييي خوب شده خيلي ب حدي ك ميام خونشون ميزارتم رو سرش😂

من و یه آقایی همو دوس داریم مادرش انقدر تو رابطه ما دخالت کرد نذاشت بهم برسیم 😔

من کل خانواده مخالف بودن. چون راه دور بود و فکر میکردن یه دختر تهرونی لوس قاپ پسرشونو دزدیده و فلان و این حرفا . 

حتی ردز عقدمم ناراحت بودن.

الان 10 سال گذشته و خیلی باهم خوبیم. البته همون دوری و دوستیه . وقتی میرم شهرستان احتراممو دارن شدید و تلفنی هم احوالپرس هم هستیم. 

مادرشوهرمن با دامادشون  بعدشب  خواستگاری به شوهرم‌گفته بود که دخترخالت و بگیر و مخالف بوده 

اما بعد عروسیمون به شوهرم گفته بود که اشتباه بوده و ازش غذرخواهی کردن 

اینارو شوهرم بهم‌ گفت 

جاریم اینطوری بود. با برادرشوهرم دوست شده بود. مادرشوهرم اصلا راضی نبود با اکراه گرفتنش. اما از وقتی اومده انقدر شیرین بازی درآورده که کلی عزیز شده. خیلی سیاست داره و البته صبوره. هر بلایی سرش میارن فقط میگه ببخشید غلط کردم

من هستم من انتخاب شوهرم بود مادر شوهرم اصلا راضی نبود الانم سه ماه یک بار میریم اوایل خیلی سرد بود برخوردش ولی الان مه میبینه پسرش با من خوشحال خوشبختیم خوب شده مخصوصا که الان یک بچم دارم بهتر شده 

مادرم با ازدولج داداشمو زن داداشم مخالف بود .البته کمی حق داشت چون زن داداشم توی نامزدی خیلس اشتباهات میکرد حتی خودش هم بهم گفت که من بلد نبودم اون زمان . 

اما الان نه . مثلا اون روزی داداشم با زن داداشم جلو خودمون دعواشون شد مامان بابام داداشمو نصیحت کردن که باهاش خوب باش و اینا 

مث منی

ما خانوادگی با ازدواج هردو برادرم مخالف بودیم اما مانع هم نشدیم و ازدواج کردن،الانم با همسرانشون برخورد مناسبی داریم،چون اصل کار زندگی خودشونه که باهم خوبن،باهم خوب باشن کافیه.البته این موضوع بستگی به فرهنگ و شخصیت هرکس داره همه مثل هم نیستن