کسی بوده بعد از مرگ عزیزش کارش به دکتر بکشه؟
ولی نگوووتصورشم سخته
بعدازفوت عموم افسرده شدم تا یمدت
دوستم داداشش فوت کرده بود باباش اینقد خراب بود که قرص اعصاد میخورد
به نام خدا
به سختی
من وقتی مامان بزرگم فوت کرد
اصلا عین خیالم نبود
خیلیم دوسش داشتمو هر روز میدیدمش
بعضی وقتا میترسم ک نکنه بی عاطفه باشم
دهنمون صاف شد تا شامل مرور زمان شد، ولی هیچ وقت جای خالیش پر نشد، زندگیم لنگ می زنه
اره رفتم پیش دکتر اعصاب و روان.
مرگ عزیز هیچ وقت هضم نمیشه فقط باور میکنی ک دیگ نیست ، اینجوری از درون داغون میشی
آره پسر خالم عید فوت شد الان مامانش و آبجیاش همشون قرص میخورن حالشون خیلی بده ولی خب کنار میان سرنوشت رو نمیشه کاری کرد خاک مرده هم سرده
تو یکسال داداشم و مادربزرگم فوت شدن بعد دوسال تنها پسرمو از دست دادم همیشششه بیادشم بااینکه ۱۱ مرداد میشه دوسال ک دیگه کنارم نیس😔فک میکرد میمیرم از غمش ولی شرمندم ک بدونش دارم نفس میکشم گذر زمان غمت رو کمرنگ میکنه
داداشم
بله دکترقلب
چن سال ک ازفوتش میگذره شبی نیست خوابشونبینم
توخواب باهم تویه سرزمین ناشناخته تومزرعه پرازگل میدوئیم دنبال هم
گذر زمان همه چیزو حل میکنه عزیزم
پدر عزیزم😖😖بدترین روزای عمرم بود فکر میکردم زنده نمیمونم..هنوزم جای خالیش قلبمو چنگ میزنه اما ارامش گرفتم..اینم بگم مرگ خانواده با همه ی مرگا حتا مرگ عمو و خاله و مادربزرگ و..فرق داره اونام خیلی سخته اما مرگ اعضای خانواده آدم بارها وحشتناکتره خدا نیاره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
