سلام.. میشه بخونین و راهنماییم کنین شاید یکم طولانی باشه ولی صبوری کنین
سه سال پیش یه پسری عاشقم شد خیلی جذاب بود تاحدی که خیلی از دخترا دنبالش بودن و خودشونو به هر اب و اتیشی میزدن تا بهشون نگاه کنه و شایدم بگیرتشون... نمیدونم چیشد که از من خوشش اومد من اونوقتها دانشجو بودم یکم تپل و خیلی خوشگل....ولی اعتماد بنفس نداشتم... خیلی دوستم داشت به خاطر من هرکاری میکرد من اهل دوستی نبودم گفتم باخانواده ات بیا...اونم ازم فرصت خاست که باخانواده اش صحبت کنه.. انقدر خوب بود که حتی دختراهم می اومدن خاستگاریش ... همیشه سر راهم گل میذاشت...منم میدونسم کار اونه برمیداشتم و ازشون مراقبت میکردم تا اینکه