2777
2789

خیلی بهش وابستم.. اصلا نمیتونم وقتایی ک تو خونست جایی برم. ی موقع هایی مامانم یا هرکس دیگ زنگ میزد بیا بریم فلان جا.   با اینکه خیلی دلم میخاست برم اما نمیرفتم 

چون دوس نداشتم شوهرم تو خونه باشه و برم بیرون.. 

بعضی وقتا حس میکنم زیادی دم دستشم و این باعث شده اصلا واسم احساس دلتنگی نکنه و تازه برعکس ازم دور بشه.. 

اون خودش با دوستاش تفریح میره مسافرت میره 

انقدر ک من دلتنگش میشم و میگم کی میای و قبل رفتنش عذا میگیرم ک حالا ازم دور میشه اون اصلا این حسارو نداره... 

دیگ نمیخام اینطوری باشم.. 

خیلی دم دستش بودم انگار دارم ارزشمو از دست میدم.. همین الانم رفته ی شهر دیگه واسه کار.. الان کارش تموم شده و من هی زنگ زدم بیا خونه دلم تنگ شده اما اون هی میگه معلوم نیس و نمیام و فردا میام و از این حرفا... منم خیلی ناراحت شدم... 

کسی نیست مثل من باشه؟ 

چیکار کنم دیگ وابسته نباشم؟ 

میخام عوض بشم اما نمیدونم چیکار باید بکنم... میشه کمکم کنین؟ 

آن دست که ماه را نشان میداد، ماشه را کشید....!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

این وابستگی ی طرفست.. دیگ انگار داره ب غرورم بر میخوره ک انقد نادیده میگیره منو

اهان اگ یکطرفه باشه بخودت ضربه میزنه،دقیقا باهات موافقم

اسم کاربریمو امیرسامیار زدم تایید نش مجبور شدم مامان امیرسامی6بزنم ک باز تایید نشد بخاطره همین جای   i از 1 استفاده کردم.منو با کاربرای دیگ اشتباه نگیرید😙

منم مثل تو..

تا ناهار شوهرمو ندم جایی نمیرم

تا خونه س با هیشکی نمیپرم

خیلی دوسش دارم و وابسته و دلبسته شم


ولی طبیعتا هر مردی همچین زنی داشته باشه دیگه دلش قرصه و بروز نمیده

نه اصلا هم قشنگ نیست .بنظرم خوب نیست آدم ب کسی یا چیزی وابسته باشه چون اگه اون کس نباشه زندگیت مختل ...

حرفتو خیلی قبول دارم... حالا من چجوری کم کنم وابستگیمو؟ 


آن دست که ماه را نشان میداد، ماشه را کشید....!
استارتر راه حل پیدا کردی به منم بگو

عزیزم من خودمم سردرگمم. دلم میخاد هرچه زودتر از این احساسم دست بردارم اما انگار نمیشه

آن دست که ماه را نشان میداد، ماشه را کشید....!
عزیزم من خودمم سردرگمم. دلم میخاد هرچه زودتر از این احساسم دست بردارم اما انگار نمیشه

باورتون میشه حتی بعضی وقتا دوست دارم ی جوری ازش سرد بشم

آن دست که ماه را نشان میداد، ماشه را کشید....!
عزیزم من خودمم سردرگمم. دلم میخاد هرچه زودتر از این احساسم دست بردارم اما انگار نمیشه

منم چند بار تلاش کردم ولی با یه مهربونیش دوباره میشم همون ادم قبلی متاسفانه

خدایاشکرت...
حرفتو خیلی قبول دارم... حالا من چجوری کم کنم وابستگیمو؟ 

امیدوارم هیچکدومتون دردی ک من از وابستگی کشیدم رو تجربه نکنید من الان انقد برام عادیه ک ب کسی وابسته نمیشم چون میدونم ضربه اش رو فقط خودم میخورم

عزیزم من خودمم سردرگمم. دلم میخاد هرچه زودتر از این احساسم دست بردارم اما انگار نمیشه

خب کم کم شروع کن مگه نمیگی وقتی خونه اس دوست داری بری بیرون ولی نمیری چندبار برو یکم ازش فاصله بگیر ن اینکه کلا ازش سرد بشیا ولی نمیدونم ما زن ها چرا مث مردا نیستیم مثلا اونا تنهایی راحت میخوابن اونوقت ما تا نبینیم ک شوهرمون کنارمونه خواب ب چشممون نمیاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز