شوهرم دوستم نداره یا درحقیقت بهم اهمیت نمیده همیشه خودمو میزنم به خریت و زندگی برام قشنگه ولی وقتی عنیق فکر میکنم فقط من دوسش دارم خودش ادعا داره ولی اینجوری نیست.مخصوصا هروقت حالم خوب نیست بیشتر متوجه میشم ولی کاری نمیتونم بکنم .شوهرم مرد عاقل و فهمیده و چشم پاک و مودب و آرومیه ولی عشقش کارشه و درسش و پیشرفت توی اینا .تنهایی با بچم صبح تا عصر معمولا سر میکنم و عصرا میرم خونه مامانم شب میاد دنبالمون