من ب مادرشوهرم زنگ نمی زنم

اه اه اه مادر شوهر منم همینجوریه جونش در میره واسه برادر زاده هاش اونان چند وقت یه بار حقشو میزارن کف دستش ولی آدم نمیشه

دهنمو آسفالت کرده واسه ی چیزای بیخودی زنگ میزنه ک اصلا ی وضعی 

شوهرم نداره فوت شده بنده خدا یه بند میحرفه نفس نمیکشه تو هرکاریم ک سردرنمیاره دخالت میکنه بچه هاشم ازدستش عاصین

منم زنگ نميزنم

وقتي هر هفته جمعه ها ميبينمش ديگه دليلي برا زنگ زدن نيس

وووای😓 بذار رو سایلنت موبایلتو اینطوری ادم اذیته یکی مدام زنگش بزنه

چه پایس! 🤗

منم دختر خاهرشمااا مادر شوهرم خالمه. خیلی بده اینجوری باشن 

الان دیگه نمیزنم اوایل ازدواج میزدم حالشو میپرسیدم اون اصلا نمیزد منم اصلا توقع نداشتم میگفتم من کوچیکترم باید بزنم بعد یه کاری بود سه روز خونشون موندم دیدم تو این سه روز هر روز زنگ میزد جاریم حالشو میپرسید منم از اون وقت به بعد دیگه نزدم چطور به اون هر روز میزنه من نه همشم شوهرم میگه باید بزنی 

ی با۰ر صب زود زنگ زده میگه خوابی عروس گلم میگم نه دارم ازکوه بالامیرم🤣🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀

نمیشه برندارم اگ برندارم بدتره زمان مشخص نداره یهودیدی موقع ناهاراومد خونمون چون شوهرنداره هفته دوبار خونه یکی ازبچه هاشه خیلی تازداره میترسه میگ تنهایی توخونم نمیتونم بخوابم هوووف فقط خدابه من صبر بده صببببببر

از قدیم میگفتن عروس عمه بشی بهتر از خالس اینه هااا

کدواردکن بذاربگه دردسترس نیستی

بزن تو اینترنت کدهاش میان

برای لغوشم‌کدداره

روزی چندساعت بزن کدشوخلاص

خبیث هم خودتونین

منم وقتی حوصله یکیوندارم مواب نمیدم‌میگم بخاطربچه م گوشیم همش روسایلنته

یامیگم گوشیم هنگ کرد درتش کردم دیگه مخاطبینم ازتوگوشیم پاک شدن تو سیمکترت سیونبودن

کلا دوس ندارم زیادی دورم شلوغ بشه یادرگیرزندگی کساب دیگه بشم ماشالله خونواده شوهرمم پرجمعیت

ولی بخاطراینمه شوهرم بایدبره ب مادرش سربزنه وپدشوهرم چندساله فوت کرده همیشه باشوهرم میرم خوشم نمیادشوهرم تنهابره

آره باباهرهفت روزهفته رو دوس داره بیرون ماشین ازراننده بودن منم سواستفاده میکنه تو این گرما 

تواین گرماهیشکی انرژی نداره جزمادرشوهرمن

عا بچه های مادرشوهرمنم همینطور😂

اره والا بعد ازدواج جوری غریبه میشن ک باور نمیکنی قبلن اینقدر باهات خوب بودن

ای خدا اگ اینجوری راحت بشم ک خوبه جواب ندی پامیشه میادخونممم ازجاش جم نمیخوره جاییم نمیتونم برم پیششم نمیتونم شوهرم بغل کنم چنبارجوابشوندادم گفتم روسایلنت بوده میگ شمامنوتحمل نمیکنین 

اگ ساعتای مشخصی بزنگه ک خوبه یه شب مادرشوهرم خونه مادرش بود ساعت ۳شب ب گوشیه شوهرم زنگیده حالم بده بیامنو ببردکتر بیچاره شوهرم توخواب بیداری بردش دکتر آوردش خونمون تاخوده صبح باهاش داستان داشتیم

هووووففف برم ساقه طلایی بانوشابه بخورم خفه شم