خررر بودم خررر چه میدونم اصلا نمیتونم تودلم کینه نگه دارم بعدم گفتم رابطه ی خواهر وبرادر بخاطر من خراب نشه و راستش یکسری مادر شوهرم مریض شد اونجا مجبور شدم باهاش حرف بزنم و در کل ادمیه که زود همیشه کاراشو طبیعی میکنه منم دیگه هیچی به روی خودم نیاوردم که چه حرفایی بهم زده اخر انداختن تقصیر مادر شوهرم که ما تحت تاثیر حرفای اون قرار گرفتیم البته دروغ میگن چون ذاتشون بده حالا خواهر این وسط من موندم شوهرمم باهاش قهره هنوز