نورا جان دیشب خاله همسرم شام خونه مادرشوهدگر بودند ،داشتیم گپ میزدیم راجع به قدرت ذهن و افکار مثبت....خاله خیلی صحبتهای دلنشینی کرد و گفتن که من سی ساله پیش کتابهای قدرت ذهن و ...و...مطالعه کردم ،من همش واسه خدا با زبان ساده نامه مینوشتم و مینداختم تو اب رودخونه واب جاری...خواسته هامو مینوشتم و به همشون رسیدم ،خیلی واسم جالب بود ،منم امروز میخوام واسه خدا نامه بنویسم و بسپرمش به اب روان. .
نورا جان ،ایشون یه برج بسیار زیبا دارند و پنت هوسش خودشون ساکنن.به من گفت که من همش تصور میکرد روزی تو همجین جایی زندگی میکنم و همش تو نامه واسه خدا همینا و البته در جهت رضای خدا میخواستم و بهشون رسیدم ،البته خاله خیلی متدین و بی آلایش هستند .
شماهم امتحان کنید❤