خخخ شایدم من نوه بزرگ خانواده بودم خاله کوچیکم هفت سال از من بزرگ تره من دوسش دارم ولی اون همیشه بم حسودی میکرد چون باباجونمو مامانجونم خیلی دوسم داشتن وهی فرق میزاشتن بنظر من فرق نمیزاشتن بخاطر شرایط پدرم که جانباز بودو مریض بود بیشتر محبتم میکردن که اون خلع پر کنن ولی اون نمیفهمید تا من عروسی کردمو اون نه همه برامن از جهیزیه وکادو وهمه چی سنگ تموم گذاشتن بروز نمیداد ولی ناراحت شده بود چون خودشم ازدواج نکرده هنوز ولی من خودم خیلی ناراحت میشدم همیشه بخاطر فرقی که میزاشتن
مامان منم خیلی بین من و خواهرم فرق میزاره
از یه طرف چون من ازدواج کردم یه جوری برام جا انداخته که باااااید تولد خواهرم بهش کادو گرون بدم
در حدی که امسال براش یه ادکلن ۱۵۰تومنی فرستادم ناراحت شدن
پارسال براش یه ساعت چهارصد تومنی خریدم
خودشم بهش یه دستبند پنج شیش میلیونی کادو داده
بابامم براش گیتار خریده
چند وقت پیشم یه آیفون ۸پلاس خریدن
میدونی حسودی نمیشه ها
فقط آدم از اینهمه فرق گذاشتن ناراحت میشه
به من تولدم یه تیشرت کادو میدن
یا یه قاب گوشی
به خواهرم اونجوری
خب آدم ناراحت میشه دیگه
مگه ماها بچه نیستیم حالا چون ازدواج کردیم باید بریم بمیریم؟
حالا امشب حرفش شد ..من گفتم چرا انقدر فرق میزارین..ناراحت شدم و همه رو گفتم...
گفتن خوب الان به تو خونه دادیم ارزون تر از حد نرمال بازار...کلی به این طلا دادیم همون قیمت...
ولی همین که گفتم خالی شدم..تو دلم نموند..
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
