2777
2789

سلام دوستان عزیز.ازتون یه خواهش دارم و اون اینه که همگی این متن رو بادقت و تا آخر بخونید در واقع کاملا کاملا هم واقعی هست :راستش شوهر منم خیلی غر میزد و من هم چون افسرده بودم حتی به سر و وضعم هم نمیرسیدم چه برسد به کارهای خونه.من از همسرم متنفر بودم و هر روز زندگیم مثل جهنم شده بود وغیر قابل تحمل حتی اگه بهم حرفهای خوب هم میگفت بازهم ته دلم ازش متنفر بودم حتی چند بار ازش خواستم که طلاقم بده ولی اون قبول نکرد.

یه روز با کانالهایی مثل موفقیت و قانون جذب و انرژی مثبت آشنا شدم. بعد دوسه ماه شخصیتم کلا تغییر کرد.من عاشق زندگی شده بودم ولی هنوز هم از همسرم متنفر بودم و وقتی میومدم خونه باز هم جهنم شروع میشد.یکسال گذشت و نمیدونم چرا به خودم وکارهایی که انجام میدادم فکر کردم این که چرا همسرم حرفهامو قبول نمیکنه و چرا من همش ادای مردها رو درمیارم چرا از کارهای خونه بدم میاد؟زن بودن یعنی چی؟چون اکثر مردم میگن که مردها از زنها برترن و من هم میخواستم که خودی نشون بدم تا همسرم بهم زور نگه، اما واقعا مردها از زنها برترن؟وظیفه ی زن تو خانواده چیه؟اینه که همیشه بهش زور بگن و اون هم قبول کنه؟و این اصلا با عقل جور در نمیاد

من خانواده رو مثل یه تیم فرض کردم، اگه اعضای یک تیم هرکدام کارهای مربوط به توانایی شون رو انجام بدن و تو انجام کارشون کم نزارن و  در حین توجه به سلامتی و روحیه ی خودشون و اعضای تیم سعی کنن هر روشی روکه باعث موفقیت تیم بشه انجام بدن ،خوب صد در صد اون تیم موفق میشه و بقیه ی تیم ها آرزوشون میشه که مثل اون باشن و أما وظیفه ی من توی تیم خانواده چی هست؟زنها قدرت عاطفه ی خیلی بیشتری نسبت به مردها دارن و مردها هم از لحاظ جسمی نسبت به خانم ها قوی ترن این موضوع از بچگی تا الان بهم گوشزد میشده اما من هيچوقت بهش توجه نمیکردم.و من با استفاده از این موضوع به این نتیجه رسیدم که ای بابا من این همه سال بیخودی داشتم حرص میخورم و خودم رو نابود کرده بودم درواقع زنها با مردها برابر هستند و فقط در این مورد با هم فرق دارن و به خاطر همین خانم ها به خاطر قدرت عاطفه ای که دارن برای کنترل و اداره ی خانواده از لحاظ روحی و معنوی مناسب ترن و آقایون  هم  به خاطر قدرت جسمانی برای کنترل خانواده از لحاظ مادی و مالی مناسب ترن.من اون موقع واقعا از خودم بدم اومد چون هم داشتم خودم رو نابود میکردم و هم خانوادم رو و از همه مهم تر آینده ی دخترم رو و تصمیم گرفتم که یکم به خودم بیام  من خودم رو و غرورم رو شکستم و از اون روز به بعد سعی کردم به همسرم محبت کنم و   با انجام کارهای خونه باعث پیشرفت خانواده(از لحاظ اقتصادی ،روحیه،نظم ،شادی و سلامتی )بشم .سعی کردم هروقت همسرم خونه باشه خونه رو پر از هیاهوی شادی کنم کاری کنم که عاشق بودن تو خونه باشه حتی اگه خونه تمیز نباشه و اگه تمیز باشه که چه بهتر اون همیشه من رو دوست داشت ولی الان عاشقم هست و من هم از ته دلم عاشقش شدم هرجا که میریم دوست داره بامن باشه و...درسته که من خودم رو و غرورم رو شکستم اما عوضش بعد چند روز خدا یه جوری منو از نو ساخت که نمیدونم چطور توصیفش کنم ولی واقعا راضی و شادم و درواقع ازاین بهترهدایت نمیشدم.خود قبلی من وغرور قبلی من که خیلی دوستشون داشتم عین یه کاغذ کاهی خط خطی و مچاله ای بود که هر روز زندگیم با اون پیش میرفت ولی وقتی من اون ورق رو پاره کردم و از خدا خواستم که تغییر کنم و راه درست رو برم خدا به من به جای کاغذ کاهی یه کاغذ سفید و زیبا داد که کاملا دست نخورده بود و حالا این من بودم که باید تصمیم میگرفت دوباره اون کاغذ رو خط خطی کنه یا ایندفعه نقشهایی زیبا روش خلق کنه و من روش دوم رو انتخاب کردم والان انقدر خوشحالم که حتی نمیتونید تصورش کنید وتنهاخوبی آون ورق پاره اینه که با هر بار نگاه کردن به هر تکش قدر زندگی الانم رو بیشتر میدونم.

سلام دوستان عزیز.ازتون یه خواهش دارم و اون اینه که همگی این متن رو بادقت و تا آخر بخونید در واقع کام ...

ممپونم که توجه کردی و برام نوشتی عزیز دل، اما راستش من از اول به شوهرم از ته دل علاقه مند شدم و چهار سال تمام با وجود تمام خامی ها و اشتباهات، د نهایت سعی کردم همون جوری بشم که اون همیشه می خواد و باعث اختلاف نظرمون هست، با این که الان نسبت به سه سال پیشم کلی خانه دار تر و کدبانو شدم، بازم شوهرم یه اخلاق ناحور داره که باعث شده برای ادامه ی زندکی مردد بشم. یه بیماری که به زیاد به چشم نمیاد اما به مرور پیر و فرسودم می کنه، قهرهای طولانی و گاه بچگانه. شوهرم الان سه روزه که سر یه داد که سرش زدم فقط یه داد و نه هیچ چیز دیگه، باهام قهره. من واقعا عاجز شدم، چون اون خیلی کینه می گیره، و وقتی من کوچکترین عصبانیتی نشون می دم روزها باهام حرف نمی زنه تا خوب به دست و پا بیفتم و متعهد بشم که دیگه سرش داد نمی زنم یا عصبی نمیشم. اما واقعا با اون جدیتی که اون در مورد این تعهد از من داره، چطور میشه تضمین کرد که هیچ وقت عصبی نشد؟ اصلا ادمی هست که هیچ وقت در برخورد با همسرش عصبیتی از خودش نشون نده؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

راستش مشکل آقایون اینه که دوست دارن همسرشون بهترین زن دنیا باشه یعنی هم خوشگل باشه هم خوش اندام باشه هم خوش اخلاق هم دستپختش عالی باشه،هرچی شوهرش میگه همون کارو بکنه و مخصوصا این که تو فامیل همه ازش تعریف بکنن که به به    به این میگن زن زندگی و خلاصه خیلی توقع بالایی دارن من یه مدت سعی کردم که همه ی این کارهارو بکنم ولی واقعا کار حضرت فیله!!!به خاطر همین تصمیم گرفتم که فقط کاری کنم که تو خونه بهش خوش بگذره و واقعا هم جواب داد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

معجزه

28miii | 11 ثانیه پیش

آب رسان صورت

یاkho12 | 3 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز