دیروز که جمه بود مامان شهبش زنگ زد گفت شوهرتو بگو کمکی بیاد خونه ما .شوهرمم جمعه ها میخوابه تا ظهر گفت من نمیرم صبح منم گفتم اونا کارشون تا ظهر بیشتر طول نمیکشه بلاخره صبش شوهرم ساعت 10 از خواب پاشد منم ناراحت شدم گفتم این همه کار برای تو کردند یکن قدر شناس بودی .مامانم اس داد که دیگه شما با ما سرکار ندارین منم گریم شدت گرفت چند روز قبلشم با شوهرم بگو مگو داشتیم منم گفتم بیان طلاق منو ازین بگیرین گوشیمو قطع کردم مامانمم دیده من ج نمیدم به شوهرم پیام داد که ما رو مرام معرفت تو حساب باز کرده بودیم نیاز به کمکت نداریم این حرفا .شوهرمم وسطای راه رفتن بوده دیده مامانم این پیامو داده ناراحت شده برگشته .
مامانت چه پر توقعه
مامانت کارش درست نبوده اصلا
ب مامانت نگو شوهرتو تو چشم اونا خراب میکنی
مامانت آتیش بیار معرکه بوده 😄
خیلی رفتار مامانت زشت بوده اگه این حرفا رو مادرشوهرت می‌زد چ حالی میشدی
دیشبم تولد برادرم بود کیک تولدش با من بود منم اینقدر زحمت کشیدم رو کیکش شوهرم گفت بگو بیان کیکشونو ببرن منم گفتم من میرم اونم رفت بیرون ساعتای 8 اومد گفت پاشو اماده شو تورو میرسونم ساعت 12 میام دنبالت منم قبول نکردم گفتم من بدون تو جایی نمیرم .به مامانمم زنگیدم اونم گفت بدون شوهرت نیا که به دلش میاد .بلاخره داداشمم اومد کیک وبرد هرچی به شوهرم اصرار کرد اینم گفت من ناراحتم بیام اونجا بی احترامی میشه گفت خواهرتو ببر من میام دنبالش منم نرفتم .به خاطر یه اس ببینید چه به سر من اومده از دیشب دارم گریه میکنم شوهر من خیلی کینه ای میگه بخاطر نرفتن من مرام و معرفت منو برد زیر سوال میخوام همونی باشم که مامانت میگه .
خودت خراب کردی عزیزم اخه با یکم بحث ک آدم اسم طلاق نمیاره..تک با سیاستت میتونستی جمعش کنی😐
مادرتون نباید پر توقع باشه.شوهرت بسته به شعورش باید درکش بالا باشه که تو جواب لطف کسی جبرانی هطت گاهی وقتها.اما بااین حرفها کاش مادرت اینطور شماروتو فشار نمیذاشت
بچه ها مامانم بچمو نگه میداره توقع داشته که شوهرم ببره کمک شوهرمم گفت بچمو خودم با خودم میبرم میارم ولی دیگه اونجا نمیبرم .میدونم مامانم تند رفته فک میکنم تقصیر منم بود که گریه کردم اخه شوهرم خیلی بد رفتار میکنه هزار بار براش کار پیش اومده برادرای منم انجام دادن به هرحال توقعشون میشده دیگه اینم بره کمکشون
مردم از دست شما و خانوادت صبح جمعه توی خونشون نمیتونن بخوابن ؟
هر کسی یه مدلی داره برای خودش ، یکی صبح میخوابه یکی زود بیدار میشه ، به مدل خواب و بیداری هم دست نزنیم لطفا .
شوهرم منم زودرنج و توقعیه همش از مامانم ناراحت میشه مامانمم میدونم دوسش نداره من تا بگم طلاق مامانم میگه آره اره باشه خوب میکنی دلگرمیم نمیکنه اصلا
چقدر حساسي
بخاطر اين مسئله گريه ميكني
اگه جاي من بودي پس تا حالا دور از جون دق ميكردي
میدونم هممون به نوعی تقصیر کار بودیم شاید من بیشتر یا مامانم بیشتر .حالا شما بگید من چکار کنم این دعوا و این قهر نباشه من که یکم با شوهرم سر سنگینم یکم نه زیاد مثلا زیاد نمیگم و نمیخندم
هم خانوادت حق داشتن هم خودت.حالا این آقا یک روز جمعه کمتر میخوابید.واقعا بی مرامه از نظر منم.
ولی مامانت نباید خودشو کوچیک میکرد سر همچین چیزی به روی طرف میورد روشو باز میکرد.
ولی دیگه باید طرفشو میشناخت زین پس...
شماهم اصلاااااا طرف شوهرت نباش چون پرروتر میشه.کلا سکوت کن.
اگه شوهرت بفهمه دسپاچه و پشیمونی بیشتر دور برمیداره...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
