چند شب پيش شوهرم توي رستوران باهم بوديم يه دختري همش به من نگاه ميكرد با كناري هاش پچ پچ ميكرد خلاصه شك كردم اخرش كه پاشديم عمدا خودمو زدم به اون راه و رفتم سمت ماشين ديدم شوهرم داره باهاش باي باي ميكنه اونم داره از زير دستش نشون ميده باز گفتم اشتباه ميكنم كه يهو شوهرم گوشيش به نشونه زنگ بزن بهم بالا برد براي اون اونم سرش به نشونه تأييد تكون داد بهش نگفتم ولي گفتم فك نكن نمي فهمم من ميدونم سرتو تكون ميدي چه منظوري داري اما رواني ام