خونم برا دخترشو شوهرش مکان شده میان گند میزنن به همه چی و زندگیمو بهم میزنن کمه خودشم میگه هفته ای دوروز بچه هامو دعوت کن خونت منو شوهرم رابطه نیاز داریم اونا خونه باشه نمیشه شوکه شدم زل زدم تو چشاش بعد رفتم اشپزخونه دیگه بیرون نیومدم
احمق جای این ک دست دختر و داماد مفت خورشو ببره خونش میاد میگه ما رابطه نداریم دعوتشون کن خونه تنها شیم😐