2777
2789
عنوان

داریم میریم خواستگاری!!!!!

| مشاهده متن کامل بحث + 780 بازدید | 73 پست

ما برای برادر شوهرم یه مورد اینطوری بود باز خوبه جلسه دوم شمارو راه دادن اینا دوبار اومدن خونه پدر شوهرم دوبارم بیرون بعد این همه یبار گفتن بیاین خونمون ، بعد مادرشوهرم میگفت مارفتیم باباش بود و داداش کوچیکش بعد یه ساعت مادر دختر از بیرون اومدن ، عجیب غریب بودن کلان  

خدا تو زندگیم معجزه کرد میشه برای سلامتی و عاقبت بخیریمون صلوات بفرستین بعد ۸ سال ناامیدی پسرم نور امید شده واسه من و باباش ❤ دخترم دومین معجزه زندگیم خوش اومدی بسرنوشتمون ❤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اول از همه دختر پسر بايد همو ببينن 

اصلا از قيافه هم خوششون مياد بعد صخبتاشونو بكنن

پدر دختر كه نميخواد باهاش زندگي كنه اول اون ديد

بعد اين مدل خانوادها تا آخر ميخوان تو كار دخترشون دخالت كنن 

خودم اصلا نمیخوام برم مامانم و برادرم گیر دادن تو نیای مام نمیریم😑

اه به من چه آخه با این شکم گونده برم😒

اگه نمیگین خواهرشوهر بازی درمیاری بگم که من ناراحت شدم از حرفشون یعنی چی ما هم با دختر و پسر بریم بیرون؟؟؟ مگه برادرم میخواد دخترشونو تو خیابون... استغفرالله😐

مامان 3 تا فرشته که یکیشون آسمونی شده❤️
معمولا همینه بهتره پسر بره جلسه اول من بدم میاد از خانواده هایی ک پسرو نمیبرن جلسه اول تو هم اگ سرت ...

نه بابا من کاری ندارم اصلا

به برادرم میگم عرضه داشته باش خودت یکیو پیدا کن چون خودم مخالف خواستگاری سنتیم

مامان 3 تا فرشته که یکیشون آسمونی شده❤️
منم خیلی بدم میاد  خواستگار اینجوری بیاد رد می کنم

من به مامانم گفتم بگه بهشون پسرتون سرکاره و.. اصلا اهمیتی نداره اگه پسر براش مهمه خاستگاریش مرخصی بگیره از کارش بیاد والا جلسه رسمیه خاله خاله بازی ک نیست مام مسخره خانواده پسرا نیستیم ک هر روز یه کدومشون پاشن بیان نظر بدن روز اول پسره بیاد ک معمولا اکثر پسرا مالی نیستن الکی وقت دختر و خانوادش گرفته نشه اگ همو پسند کردن اونوقت جلسات بیشتر شه

من خواستگار خیلی داشتم ب دلیل سن کمم مامانم هیچ کدوم راه نمیداد بعد اینکه فوق دیپلمم گرفتم ۲۰ سالم بود یکی از اشناها ک کمی روشون شناخت داشتیم چن ماه اصرار داشتن ک بیان خونمون  عمم معرف من بود  خلاصه ...

اون اقا تویه موسسه اعتباری کارمیکرد بخاطر همین دوروز اخر هفته کلا خونه بود اونا خیلی پافشاری میکردن ک یبارم شده بیان منو ببینن 

ی روز عمم قرار گذاشت پنجشنبه ساعت ۲ مادرش و خودش و عروس بزگتر خوانواده(فامیل ماهم میشد) اومدن .تو نگاه اول هردوتامون متوجه این شدیم ک به درد هم میخوریم ظهر همون روز با مادرش و عمم رفتیم بیرون شبم ک اومدیم دوتا پدرا صحبتشون تموم کردن (طبق رسم و رسوم)الان ۲سال و نیم میگذره و خداروشاکرم بخاطرم همسرم و زندگیم بعد سه ماه ام ازدواج کردیم الانم خدا یدونه دیگ ازون اقا 😁😁 بهم داده شدن دوتا.....  چن ماه دیگ ثمره عشقمون بدنیا میاد ب نیت شیرخواره امام حسین ام اسمش گذاشتم علی اصغر👶🏻🐣🐣🐣

خب شاید خیلی سنتی ن دخترشون خالی چیزی داره تو بدنش میخوان بهتون نشون بدن میگن پسرنیاد

مگه خال داشته باشه ایرادی داره؟؟😲

مامان 3 تا فرشته که یکیشون آسمونی شده❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز