شوهرم کم تحرکی داشت و اسپرمش ضعیف بود.تموم قرصاشو قط کرد رفتیم پیش یک دکتر سنتی.بهش تین فیل و کوَر و چن تا چیز دیگ داد فقط هم از هفت قاعدگی ک تموم شدم تا شب چهاردهم خورد و شیر عسل و بادوم فراوون.یک شب اقدام شب تخمک گذاری ک شب اخر ماه مبارک بود حسشو نداشتم غیر اونشب اقدام نکردیم گذاشتیم برا اینماه ک لطف خدا شامل حالم شد.ومطمئن بودم با یبار نمیشه فکر بارداری نبودم این ماه استرس نداشتم