واییییییییییی یادم اومد😂😂😂
یه بار قبل از اینکه شوهرم بیاد خواستگاریم باهاش قهر کردم بعد گفت اگه آشتی نکنی ساعت ۱۱ شب میام درتونو محکم میزنم منم گفتم جرعت نداری عاقا شد ساعت ۱۱ اومد.😑یه جووووری در زد که همهمون خواب بودیم سیخ بیدارشدیم تا بابام رفت دم در رفته بودم بعد منم از خنده میخواستم منفجر بشم مامانم کلی فوشش داد بعد هی میگفتن یعنی کی میتونه باشه منم گفتم هیچی معتاد بوده حتما بعد تا خود صبح خندیدم. هنوزم که هنوزه بعد از 3 سال هیچ کس به جز خودم و خودش و شما نمیدونه 😂😂😂😂