دورهمی دوستان صمیمی صفحه 271 | تبادل نظر نی نی سایت

mahsahz

عضویت: 1397/08/01

تعداد پست: 3546

چ‌جالب این مراسم و توتالار میگیرین🤔مابهش میگیم آب ده بچه توخونه میگیریم فقط خانوما اونم نزدیک

اره اونم‌خانماس فقط بعدازظهریه .سلیقه ایه بعضیا خونه میگیرن بعضیاتالارمیگیدن

اگه الماس هم باشی...یه تیکه روتاجمی😍🤩

1398/04/12

|

16:50

1 نفر لایک کرده اند ...

مریم__بانووو

عضویت: 1397/11/11

تعداد پست: 7042

ن‌بابا دیدم‌سوهرم سرش توگوشیشه ساکته منم سریع تگری زدم سولستفاده کردم

ناموسا دقت کن به کلمات ؛ غلط املایی فراووووووووونه🤣🤣🤣

بیهوده نگردید به تکرار در این شهر؛ او طرز نگاهش بخدا شعبه ندارد 😍😍❤

1398/04/12

|

16:50

2 نفر لایک کرده اند ...

taranom75

عضویت: 1398/02/23

تعداد پست: 478

ای جان واقعا چهره نازی داری😍

خدایا شکرت♥️

1398/04/12

|

16:51

1 نفر لایک کرده اند ...

mahsahz

عضویت: 1397/08/01

تعداد پست: 3546

جاده ها وخیابونهای اینجاها افتضاحه هر لحظه امکان داره داره چاله های بزرگ بیفتی😄😄

اره والا مخصوصاااااا بابل خخخ

اگه الماس هم باشی...یه تیکه روتاجمی😍🤩

1398/04/12

|

16:51

0 نفر لایک کرده اند ...

mahsahz

عضویت: 1397/08/01

تعداد پست: 3546

برای کیک می خواهی؟

اره

اگه الماس هم باشی...یه تیکه روتاجمی😍🤩

1398/04/12

|

16:52

0 نفر لایک کرده اند ...

مریم__بانووو

عضویت: 1397/11/11

تعداد پست: 7042

حالا کی میپزه ؟ یا بپزم؟

بیهوده نگردید به تکرار در این شهر؛ او طرز نگاهش بخدا شعبه ندارد 😍😍❤

1398/04/12

|

16:52

1 نفر لایک کرده اند ...

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6674

چرا بقیه نمیزارن

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/12

|

16:52

1 نفر لایک کرده اند ...

imanahita88

عضویت: 1398/02/22

تعداد پست: 1168

بروز رسانی م سوخت کو پس

دیدی

1398/04/12

|

16:52

0 نفر لایک کرده اند ...

گراته

عضویت: 1397/12/05

تعداد پست: 3890

حالا کی میپزه ؟ یا بپزم؟

بپز

1398/04/12

|

16:52

0 نفر لایک کرده اند ...

کاکتوس35

عضویت: 1397/10/17

تعداد پست: 6674

اره

مهسا بپز

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀

1398/04/12

|

16:52

0 نفر لایک کرده اند ...