جز عاطفی از همه نظر بله.از نظر عاطفی هم اوضاع خیلی بد نبود فقط اینکه همیشه احساس میکردم مامانم خواهرمو بیششتر از من دوس داره.همیشه این حسو داشتم.برام کم نمیذاره ولی اون خواهرم یه چیز دیگه س براش
مرو راهی که با ریگی بلغزی مشو بیدی که با بادی بلرزی تو را قدر و تو را قیمت، گران است مکن کاری که یک ارزن نیرزی...
من اصلا کودکی خوبی نداشتم همیشه پدرومادرم باهم اختلاف داشتن الآنم که ۳۷سالمه همینجوری هستن از بابام متنفرم از اول بودم هنوزم هستم اخلاقاش افتضاح یه دیوانه به تمام معنا
شوهر شما موفق تره یا ازاون؟کنجکاو شدم بفهمم ازدواجش موفق بوده یانه
شوهرش خیلی خیلی پسر پاک و خوبیه ولی خواهرم اخلاقش بده اونم گاهی صبرش سر میاد به من گله میکنه .آدم نمیشه هر چی باهاش حرف میزنیم. این پرخاش و خودرای بودن نهادینه شده تو وجودش
بعد شوهر من اصلا زمین تا آسمون فرق داره با تمام فامیلمون. اختلاف طبقاتی زیادی داریم .ما فامیل کارمند دولتی هستیم خواهرم و شوهرش هم کارمندن. ولی شوهر من سرمایه داره.
خوبی کردن به بعضیا مثل آب دادن به گل مصنوعیه. خیلی خودتو خسته نکن رگ و ریشه ندارن