لطفا صادقانه جواب بدید

سعی کن افکار بدبچگی رواز مغزت بیرون کنی وگرنه باعث میشه همیشه وهمه وقت به دنیا وآدمهاش بدبین باشی وهیچی تو زندگی دلخوش ت نمیکنه وهمیشه در لغزشی که داری فقط فقط مادرت رومقصر میدونی پس سعی کن از خودت یه انسان خالی از تفکرات سختی های اون دوران بسازی تا انشالله بحق آقا امام زمان بدون مشکلات وکینه وتنفر زندگی خوبی داشته باشی آممین 

❤❤❤

مرسی زندکی خوبی دارم وقتی اونا رو حذف کردم

مرسی

شکر خدا

ولی خیلی خوبه حامی داشتن. من خیلی بی کسم بعد از ازدواج فهمیدم مادر یعنی چی اونم با دیدن رفتار مادرشوهرم با بچه هاش 

من خيلى ناراضى ام نه تنها تا ده سالگى تا همين الانشم خيلى ناراضى ام هميشه آرزوم اين بوده كه هر چه زود تر برم سر كار و مستقل شم و از مامانو بابام دور شم و مجبور نباشم ديگه ببينمشون

فكر ميكردم فقط من اينجوريم الان ك اين تاپيكو ديدم فهميدم مثل منم هس

تمام زندگيم مقايسم كردن يه جورى كوبيدنم اصن اعتماد به نفس ندارم هميشه بهم گفتن تو چرا اينجورى تو چرا اونجورى يه بارم بهم گفتن اگه راس ميگى مثل خواهرت باش

هيچ وقت يادم نميره خيلي چيزا بهم گفتن هميشه احساس اضافه بودن داشتم هنوز احساس ميكنم اضافى ام رفتارشون هميشه جورى بوده كه انگار دارن زورى تحملم ميكنن

دلم ميخواد هر چه زودتر شاغل شم راحت شم از دستشون

چرا آخه ؟ !! چطور ممکنه ؟ آدم در حق بچه غریبه هم این کار رو نمیکنه