بچه ها ۲ ساله با شوهرم ازدواج کردم. اون قبلا یه ازدواج دیگه داشته و زن قبلیش دختر خالش بوده. تا وقتی پیشمه همه چیز خوبه و قربون صدقه هامون به راهه ولی به محض اینکه من چند روز میرم شهرستان پیش خانوادم بهم زنگ نمیزنه ، اس نمیده و فکر میکنم زن قبلیشو میبینه جدیدا.
مشکل من اینه وقتی فکر میکنم به این قضیه بی نهایت عصبی میشم .چند شب پیش تا میتونستم فحش های آبدار به خودش و زن قبلیش دادم .میدونم با این کار از خودم دورش میکنم و دیگه اون احترام قبل رو نمیذاره بهم
زن یا نامزد؟
خب چرا حرمت بین تون می‌شکنید وقتی اطمینان 100 درصد از چیزی ندارین!؟
چرا نمیتونم یه کم سیاست داشته باشم 😣😣
ناراحتیتو بهش بگو
بگو چقدر عصبی میشی
ولی نگو ب چی فکر میکنی.فقط بگو چرا وقتی میرم زنگم نمیزنی و حس میکنم دوسم نداری
اگ دخترخالشو میخواست ک طلاق نمیگرفتن
چرا تنها ميري شهرستان؟؟؟؟
با خالش اینا رابطه داره هنوز ؟یعنی تلفن واین حرفا..یا بیان خونه مادرشوهرت؟
آفرین با همین فرمون برو جلو تا قشنگ بندازیش بغل همسر سابقش😒
با فحش که مشکل حل نمیشه
ولی شاید بشه با صحبت و گفتگو به نتیجه ای رسید
اگه زن قبلیشو میخواست دیگه طلاق نمیداد شاید هم تصورات خودته
اگه رابطه داشتن ک جدا نمیشدن
چرا همچین فکری میکنی اخه
چرا اینجور مواقع بجای اینکه محبت و جاذبه اتون رو بیشتر کنید تا بیشتر وابسته شما بشه برعکس بد اخلاقی و خشونت بکار میبرین تا دلزده بشه ازتون🤔🤔🤔
هزار بار گفتم. گفتم یه زنگ و اس زدن وقتی ازت نمیگیره ولی منو روانی میکنه . ینی خودش نمیدونه؟!!! احساس میکنم کاسه گدایی محبت دستم میگیرم بسکه اس میدم چرا زنگم نزدی امروز یا مینویسم ممنون از اینهمه توجهت به من 😣
