خانواده همسر شما بخشی مهم از زندگی او هستند و همین قضیه باعث میشود بخش مهمی از زندگی شما نیز باشند. هیچکس ادعا نمیکند حفظ تعادل بین نیازهای خود و دیگران ساده است، مخصوصا نیازهای خود و یک خانواده، اما ایجاد هماهنگی در خانواده، هم شدنی است و هم واقعا ارزش تلاش را دارد. برقراری ارتباط و بازسازی ارتباطهای ازدسترفته کار نهچندانآسان اما ارزشمندی است، زیرا سرمایهگذاریِ امروزِ شما در طول زندگی مشترکتان باقی خواهد ماند. در این مقاله چند ایده برای چگونگی نحوه ارتباط با خانواده همسر ارائه میگردد.
حتما بخوانید:چطور بدون آنکه همسرتان را ناراحت کنید از او انتقاد کنید؟۷ چیزی که هرگز نباید درمورد همسرتان به کسی بگوییدچطور با همسر منفی نگر برخورد کنیم؟۱. همراه همسرتان باشید
این قانونِ اصلی ازدواج موفق است. همانطور که شوهر فوقالعادهی من دیشب بهیادم آورد، برای آنکه رابطهای درست با خانواده همسرتان داشته باشید، باید مسائل را با هم حل کنید. فراموش نکنید هر دوِ شما درگیر این مسئلهاید. هرگز همسرتان را در موقعیتی قرار ندهید که مجبور باشد بین شما و اقوامش انتخاب کند. با این کار او را در بنبستی بدون راه خروج گیر میاندازید. درعوض سعی کنید رابطهی همسرتان با پدربزرگ و مادربزرگ، والدین و برادر و خواهرش را درک کنید و در صورت امکان از آن حمایت کنید. حتی اگر والدین همسرتان بسیار بد باشند، بههرحال پدر و مادر او هستند.
۲. حدومرزها را مشخص کنید
بچهها حق ندارند پیش از وعدههای اصلیِ غذایی شکلات بخورند؟ به خانوادهها پول قرض نمیدهیم؟ با همسرتان مشخص کنید چه چیزهایی مهماند. برای نمونه، ما به فرزندانمان اجازه میدهیم هر زمان هرچیزی خواستند، بخورند، اما اگر بخواهند ده تا بستنی پیش از شام بخورند، چه؟ از نظر من مشکلی ندارد، بهشرط آنکه شامشان را بهاندازه بخورند. اما دربارهی کارهای مدرسه خیلی خیلی حساس هستیم. فکر نمیکنم تا حالا به ذهن بچههایم خطور کرده باشد که نمرهای زیر «بسیار خوب» هم وجود دارد. با کمک اعضای خانواده، ارزشهای خانوادهتان را مشخص کنید و آنها را با اقوام همسرتان در میان بگذارید: همهی ارزشها را با همهی اقوام.
حالا که صحبت از حدومرز شد، این را هم بگویم: هرگز قولی ندهید که نتوانید عملیاش کنید. کوتاهآمدن در مقابل دیگران بهمنظور حفظ آرامش و صلح، بهندرت مسائل را حل میکند، مخصوصا اگر خانواده همسرتان پرتوقع باشند.
گوشدادن را با پاسخدادن اشتباه نگیرید. شما موظف نیستید همهی اوامر خانواده همسرتان را عملی کنید، اما باید به صحبتهایشان گوش بدهید. انسانها وقتی حس کنند صحبتشان بدون شنیدهشدن، رد شده است، لجباز و یکدنده میشوند و برای شنیدهشدن بلندتر فریاد میزنند.
۳. روی مواضعتان پافشاری کنید
مانند نوجوانان، خشک و غیرمنعطف نباشید، اما بر سر مواضعتان محکم بایستید. برای مثال اگر نمیخواهید اقوام همسرتان سرزده به خانهتان بیایند، رکوراست به آنها بگویید ترجیح میدهید قبل از آمدن تماس بگیرند و نمیتوانید پذیرای مهمان سرزده باشید.
شما و همسرتان قدرتمندتر از چیزی هستید که فکر میکنید. تصمیمگیرنده شمایید. شما حدومرز دیدوبازدید، جشنها، دیدن نوهها و سایر امور را مشخص میکنید. خودتان را دستکم نگیرید. اگر نخواهید، هیچکس نمیتواند برنامهاش را به شما تحمیل کند.
حتما بخوانید:۱۲ تمرینی که به شما کمک میکند حریم شخصی خود را حفظ نمایید۴. بیواسطه صحبت کنید
تاحدامکان از شخص سوم برای رساندن حرفتان استفاده نکنید. از همسرتان نخواهید که با خواهرش دربارهی کاری صحبت کند که باعث ناراحتیتان شده است؛ خودتان مستقیما صحبت کنید. اگر کسی اذیتتان کرد، هرچهسریعتر به او بگویید. گاهی اوقات مسئله جدی است، اما بعضی اوقات ممکن است سوءتفاهم باشد. خانمی با فردی ازدواج کرد که خانوادهاش در آلمان بزرگ شده بودند. هروقت اعضای خانواده به آشپزخانه میرفتند، در را پشت سرشان میبستند و او معمولا در سالن تنها میماند. او سالها این وضعیت را تحمل کرد و سرانجام به خود جرئت داد که از مادرشوهرش بپرسد چرا درِ آشپزخانه را میبندد. مادرشوهرش جواب داد: «چرا؟ خب برای حفظ حرارت. ما همیشه در آلمان این کار را میکردیم». پس بستن درِ آشپزخانه هیچ ربطی به او نداشت! این سوءتفاهم فرهنگی که نه آن خانم متوجهاش شده بود و نه خانوادهی شوهرش، باعث ناراحتی چندسالهی او شده بود.